کتاب مقدس Farsi Bible
1 وَحی درباره نینـوی. كتاب رویـای ناحُوماَلْقوشی.
2 یهوه خدای غیور و انتقام گیرنده است. خداوند انتقام گیرنده و صاحب غضب است. خداوند از دشمنان خویش انتقام میگیرد و برای خصمان خود خشم را نگاه میدارد.
3 خداوند دیرغضب و عظیمالقوّت است و گناه را هرگز بیسزا نمیگذارد. راه خداوند در تند باد و طوفان است و ابرها خاك پای او میباشد.
4 دریا را عتاب میكند و آن را میخشكاند و جمیع نهرها را خشك میسازد. باشان و كَرْمَلْ كاهیده میشوند و گُلِ لُبنان پژمرده میگردد.
5 كوهها از او متزلزل و تلّها گداخته میشوند و جهان از حضور وی متحرّك میگردد و ربع مسكون و جمیع ساكنانش.
6 پیش خشم وی كه تواند ایستاد؟ و در حِدَّت غضب او كه تواند برخاست؟ غضب او مثل آتش ریخته میشود و صَخْرهها از او خرد میگردد.
7 خداوند نیكو است و در روز تنگی ملجا میباشد و متوكّلان خود را میشناسد.
8 و به سیل سرشار، مكان آن را بالكلّ خراب خواهد ساخت و تاریكی دشمنان او را تعاقب خواهد نمود.
9 كدام تدبیر را به ضدّ خداوند توانید نمود؟ او دفعةً هلاك خواهد كرد و مصیبت دفعه دیگر بر پا نخواهد شد.
10 زیرا اگرچه مثل خارها به همپیچیده و مانند میگساران مست بشوند، لیكن چون كاهِ خشك بالّكل سوخته خواهند شد.
11 مُشیرِ بَلیعال كه به ضدّ خداوند بد میاندیشد، از تو بیرون آمده است.
12 خداوند چنین میگوید: «اگرچه ایشان در قوّت سالم و در شماره نیز بسیار باشند لیكن منقطع شده، در خواهند گذشت. و اگر چه تو را ذلیل ساختم، لیكن بار دیگر تو را ذلیل نخواهم نمود.
13 و الا´ن یوغ او را از گردن تو خواهم شكست و بندهای تو را خواهم گسیخت.»
14 و خداوند درباره تو امر فرموده است كه بار دیگر ذریتی به نام تو نخواهد بود و از خانه خدایانت بتهای تراشیده و اصنام ریخته شده را منقطع خواهم نمود و قبر تو را خواهم ساخت زیرا خوار شدهای.
15 اینك بر كوهها پایهای مبشّر كه سلامتی را ندا میكند! ای یهودا عیدهای خود را نگاه دار و نذرهای خود را وفا كن زیرا كه مردِ بَلیعال بار دیگر از تو نخواهد گذشت بلكه بالّكل منقطع خواهد شد.
1 خراب كننده در مقابل تو برمیآید. حصار را حفظ كن، راه را دیدبانی نما، كمر خود را قوّی گردان و قوّت خویش را بسیار زیاد كن.
2 زیرا خداوند عظمت یعقوب را مثل عظمت اسرائیل باز میآورد و تاراجكنندگانْ ایشان راتاراج میكنند و شاخههای مَوْهای ایشان را تلف مینمایند.
3 سپر جبّاران او سُرخ شده و مردان جنگی به قرمز ملبّس و ارابهها در روز تهیه او از فولادْ لامع است و نیزهها متحرّك میباشد.
4 ارابهها را در كوچهها بتندی میرانند، در چهارسوها بهم برمیخورند. نمایش آنها مثل مشعلها است و مانند برقها میدوند.
5 او بزرگان خود را به یاد میآورد و ایشان در راه رفتن لغزش میخورند. دوان دوان به حصار میآیند و منجنیق را حاضر میسازند.
6 دروازههای نهرها گشاده است و قصر گداخته میگردد.
7 و حُصَّب برهنه شده، (به اسیری) برده میشود و كنیزانش مثل ناله فاختهها سینهزنان ناله میكنند.
8 و نینوا از روزی كه به وجود آمد، مانند بركه آب میبود. امّا اهلش فرار میكنند، (و اگر چه صدا میزنند) كه «بایستید! بایستید!»، لیكن احدی ملتفت نمیشود.
9 نقره را غارت كنید و طلا را به یغما برید زیرا كه اندوختههای او را و كثرت هرگونه متاع نفیسهاش را انتهایی نیست.
10 او خالی و ویران و خراب است و دلش گداخته و زانوهایش لرزان و در همه كمرها درد شدید میباشد و رنگ رویهای همه پریده است.
11 بیشه شیران و مرتع شیران ژیان كجا است كه در آن شیر نر و شیر ماده و شیر بچه میخرامیدند و ترسانندهای نبود؟
12 شیر نر برای حاجت بچههای خود میدرید و به جهت شیرهای مادهاش خفه میكرد و مغارههای خود را از شكار و بیشههای خویش را از صید پر میساخت.
13 امّا الا´ن یهوه صبایوت میگوید: «من به ضدّ تو هستم و ارابههایش را به دود خواهم سوزانید و شمشیرْ، شیران ژیان تو را هلاك خواهد ساخت وشكار تو را از زمین منقطع خواهم نمود و آواز ایلچیانت دیگر مسموع نخواهد شد.»
1 وای بر شهر خونریز كه تمامش از دروغ وقتل مملّو است و غارت از آن دور نمیشود!
2 آواز تازیانهها و صدای غرغر چرخها و جهیدن اسبان و جستن ارابهها.
3 سواران هجوم میآورند و شمشیرها برّاق و نیزهها لامع میباشد و كثرت مجروحان و فراوانی مقتولان و لاشها را انتها نیست. بر لاشهای یكدیگر میافتند.
4 از كثرت زنای زانیه خوشمنظر كه صاحب سحرها است و امّتها را به زناهای خود و قبایل را به جادوگریهای خویش میفروشد.
5 اینك یهوه صبایوت میگوید: «من به ضدّ تو هستم و دامنهایت را بر روی تو منكشف ساخته، عورت تو را بر امتّها و رسوایی تو را بر مملكتها ظاهر خواهم ساخت.
6 و نجاسات بر تو ریخته تو را ذلیل خواهم ساخت و تو را عبرت خواهم گردانید.
7 و واقع خواهد شد كه هر كه تو را بیند از تو فرار كرده، خواهد گفت: نینوا ویران شده است! كیست كه برای وی ماتم گیرد و از كجا برای تو تعزیه كنندگان بطلبم؟»
8 آیا تو از نُوْآمون بهتر هستی كه در میان نهرها ساكن بوده، آبها او را احاطه میداشت كه دریا حصار او و بحرها دیوار او میبود؟
9 حَبَش و مصر قوّتش میبودند و آن انتها نداشت، فُوط و لوبیم از معاونت كنندگان تو میبودند.
10 معهذا جلای وطن شده و به اسیری رفته است و اطفالش نیز بر سر هر كوچه كوبیده شدهاند و بر شُرَفایش قرعه انداختهاند و جمیع بزرگانش به زنجیرها بسته شدهاند.
11 پس تو نیز مست شده، خویشتنرا پنهان خواهی كرد و ملجایی به سبب دشمن خواهی جست.
12 جمیع قلعههایت به درختان انجیر با نوبرها مشابه خواهد بود كه چون تكانیده شود به دهان خورنده میافتد.
13 اینك اهل تو در اندرونت زنان میباشند. دروازههای زمینت برای دشمنانت بالّكل گشاده شده، آتش پشتبندهایت را میسوزاند.
14 برای محاصرهات آب بیاور. قلعههای خود را مستحكم ساز. به گِلْ داخل شو و ملاط را پا بزن و كوره آجر پزی را مرمّت نما.
15 در آنجا آتش تو را خواهد سوزانید و شمشیر تو را منقطع ساخته، تو را مثل كِرم خواهد خورد، خویشتن را مثل كِرْم كثیر كن و مثل ملخ بیشمار گردان.
16 تاجرانت را از ستارگان آسمان زیادتر كردی. مثل كِرمها تاراج میكنند و میپرند.
17 تاجداران تو مانند ملخهایند و سردارانت مانند انبوه جراد اند كه در روز سرد بر دیوارها فرود میآیند، امّا چون آفتاب گرم شود میپرند و جای ایشان معلوم نیست كه كجاست.
18 ای پادشاه آشور شبانانت به خواب رفته و شُرَفایت خوابیدهاند و قوم تو بر كوهها پراكنده شده، كسی نیست كه ایشان را جمع كند.
19 برای شكستگی تو التیامی نیست و جراحت تو علاج نمیپذیرد و هر كه آوازه تو را میشنود بر تو دستك میزند، زیرا كیست كه شرارت تو بر او علیالّدوام وارد نمیآمد؟
#@#