کتاب مقدس   Farsi Bible

فصل 18  19  20  21  22  23  24  25  26  27  28  29  30  31  32  33  34

 تثنييه 18

1 لاویان‌ كهنه‌ و تمامی‌ سبط‌ لاوی‌ راحصّه‌ و نصیبی‌ با اسرائیل‌ نباشد.هدایای‌ آتشین‌ خداوند و نصیب‌ او را بخورند.

2 پس‌ ایشان‌ در میان‌ برادران‌ خود نصیب‌ نخواهند داشت‌. خداوند نصیب‌ ایشان‌ است‌، چنانكه‌ به‌ ایشان‌ گفته‌ است‌.

3 و حق‌ كاهنان‌ از قوم‌، یعنی‌ از آنانی‌ كه‌ قربانی‌، خواه‌ از گاو و خواه‌ از گوسفند می‌گذرانند، این‌ است‌ كه‌ دوش‌ و دو بنا گوش‌ و شكنبه‌ را به‌ كاهن‌ بدهند.

4 و نوبر غله‌ و شیره‌ و روغن‌ خود و اولْ چین‌ پشم‌ گوسفند خود را به‌ او بده‌،

5 زیرا كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، او را از همۀ اسباطت‌ برگزیده‌ است‌، تا او و پسرانش‌ همیشه‌ بایستند و به‌ نام‌ خداوند خدمت‌ نمایند.

6 و اگر احدی‌ از لاویان‌ از یكی‌ از دروازه‌هایت‌ از هر جایی‌ در اسرائیل‌ كه‌ در آنجا ساكن‌ باشد آمده‌، به‌ تمامی‌ آرزوی‌ دل‌ خود به‌ مكانی‌ كه‌ خداوند برگزیند، برسد،

7 پس‌ به‌ نام‌ یهُوَه‌ خدای‌ خود، مثل‌ سایر برادرانش‌ از لاویانی‌ كه‌ در آنجا به‌ حضور خداوند می‌ایستند، خدمت‌ نماید.

8 حصّه‌های‌ برابر بخورند، سوای‌ آنچه‌ از ارثیت‌ خود بفروشد.

9 چون‌ به‌ زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، به‌ تو می‌دهد داخل‌ شوی‌، یاد مگیر كه‌موافق‌ رجاسات‌ آن‌ امت‌ها عمل‌ نمایی‌.

10 و در میان‌ تو كسی‌ یافت‌ نشود كه‌ پسر یا دختر خود را از آتش‌ بگذرانند، و نه‌ فالگیر و نه‌ غیب‌گو و نه‌ افسونگر و نه‌ جادوگر،

11 و نه‌ ساحر و نه‌ سؤال‌كنندۀ از اجنّه‌ و نه‌ رَمّال‌ و نه‌ كسی‌ كه‌ از مردگان‌ مشورت‌ می‌كند.

12 زیرا هركه‌ این‌ كارها را كند، نزد خداوند مكروه‌ است‌ و به‌ سبب‌ این‌ رجاسات‌، یهُوَه‌، خدایت‌، آنها را از حضور تو اخراج‌ می‌كند.

13 نزد یهُوَه‌، خدایت‌، كامل‌ باش‌.

14 زیرا این‌ امت‌هایی‌ كه‌ تو آنها را بیرون‌ می‌كنی‌ به‌ غیب‌گویان‌ و فالگیران‌ گوش‌ می‌گیرند، و اما یهُوَه‌، خدایت‌، تو را نمی‌گذارد كه‌ چنین‌ بكنی‌.

15 یهُوَه‌، خدایت‌، نبیای‌ را از میان‌ تو از برادرانت‌، مثل‌ من‌ برای‌ تو مبعوث‌ خواهد گردانید، او را بشنوید.

16 موافق‌ هر آنچه‌ در حوریب‌ در روز اجتماع‌ از یهُوَه‌ خدای‌ خود مسألت‌ نموده‌، گفتی‌: «آواز یهُوَه‌ خدای‌ خود را دیگر نشنوم‌، و این‌ آتش‌ عظیم‌ را دیگر نبینم‌، مبادا بمیرم‌.»

17 و خداوند به‌ من‌ گفت‌: «آنچه‌ گفتند نیكو گفتند.

18 نبیای‌ را برای‌ ایشان‌ از میان‌ برادران‌ ایشان‌ مثل‌ تو مبعوث‌ خواهم‌ كرد، و كلام‌ خود را به‌ دهانش‌ خواهم‌ گذاشت‌ و هر آنچه‌ به‌ او امر فرمایم‌ به‌ ایشان‌ خواهد گفت‌.

19 و هر كسی‌ كه‌ سخنان‌ مرا كه‌ او به‌ اسم‌ من‌ گوید نشنود، من‌ از او مطالبه‌ خواهم‌ كرد.

20 و اما نبیای‌ كه‌ جسارت‌ نموده‌، به‌ اسم‌ من‌ سخن‌ گوید كه‌ به‌ گفتنش‌ امر نفرمودم‌، یا به‌ اسم‌ خدایان‌ غیر سخن‌ گوید، آن‌ نبی‌ البته‌ كشته‌ شود.»

21 و اگر در دل‌ خود گویی‌: «سخنی‌ را كه‌ خداوند نگفته‌ است‌، چگونه‌ تشخیص‌ نماییم‌.»

22 هنگامی‌ كه‌ نبی‌ به‌ اسم‌ خداوند سخن‌ گوید، اگر آن‌ چیز واقع‌ نشود و به‌ انجام‌ نرسد، این‌ امری‌ است‌ كه‌ خداوند نگفته‌ است‌، بلكه‌ آن‌ نبی‌ آن‌ را از روی‌ تكبر گفته‌ است‌.پس‌ از او نترس‌.

 تثنييه 19

1 وقتی‌ كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ این‌ امت‌ها را كه‌یهُوَه‌، خدایت‌، زمین‌ ایشان‌ را به‌ تو می‌دهد منقطع‌ سازد، و تو وارث‌ ایشان‌ شده‌، در شهرها و خانه‌های‌ ایشان‌ ساكن‌ شوی‌،

2 پس‌ سه‌ شهر را برای‌ خود در میان‌ زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، به‌ جهت‌ ملكیت‌ به‌ تو می‌دهد، جدا كن‌.

3 شاهراه‌ را برای‌ خود درست‌ كن‌، و حدود زمین‌ خود را كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ برای‌ تو تقسیم‌ می‌كند، سه‌ قسمت‌ كن‌، تا هر قاتلی‌ در آنجا فرار كند.

4 و این‌ است‌ حكم‌ قاتلی‌ كه‌ به‌ آنجا فرار كرده‌، زنده‌ ماند: هر كه‌ همسایۀ خود را نادانسته‌ بكشد، و قبل‌ از آن‌ از او بغض‌ نداشت‌.

5 مثل‌ كسی‌ كه‌ با همسایۀ خود برای‌ بریدن‌ درخت‌ در جنگل‌ برود، و دستش‌ برای‌ قطع‌ نمودن‌ درخت‌ تبر را بلند كند، و آهن‌ از دسته‌ بیرون‌ رفته‌، به‌ همسایه‌اش‌ بخورد تا بمیرد، پس‌ به‌ یكی‌ از آن‌ شهرها فرار كرده‌، زنده‌ ماند.

6 مبادا ولّی خون‌ وقتی‌ كه‌ دلش‌ گرم‌ است‌ قاتل‌ را تعاقب‌ كند، و به‌ سبب‌ مسافت‌ راه‌ به‌ وی‌ رسیده‌، او را بكشد، و او مستوجب‌ موت‌ نباشد، چونكه‌ او را پیشتر بغض‌ نداشت‌.

7 از این‌ جهت‌ من‌ تو را امر فرموده‌، گفتم‌ برای‌ خود سه‌ شهر جدا كن‌.

8 و اگر یهُوَه‌، خدایت‌، حدود تو را به‌ طوری‌ كه‌ به‌ پدرانت‌ قسم‌ خورده‌ است‌ وسیع‌ گرداند، و تمامی‌ زمین‌ را به‌ تو عطا فرماید، كه‌ به‌ دادن‌ آن‌ به‌ پدرانت‌ وعده‌ داده‌ است‌،

9 و اگر تمامی‌ این‌ اوامر را كه‌ من‌ امروز به‌ تو می‌فرمایم‌ نگاه‌ داشته‌، بجاآوری‌ كه‌ یهُوَه‌ خدای‌ خود را دوست‌ داشته‌، به‌ طریقهای‌ او دائماً سلوك‌ نمایی‌، آنگاه‌ سه‌ شهر دیگر بر این‌ سه‌ برای‌ خود مزید كن‌.

10 تا خون‌ بی‌گناه‌ در زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ برای‌ ملكیت‌ به‌ تو می‌دهد، ریخته‌ نشود، و خون‌ بر گردن‌ تو نباشد.

11 لیكن‌ اگر كسی‌ همسایۀ خود را بغض‌ داشته‌، در كمین‌ او باشد و بر او برخاسته‌، او را ضرب‌ مهلك‌ بزند كه‌ بمیرد، و به‌ یكی‌ از این‌ شهرها فرار كند،

12 آنگاه‌ مشایخ‌ شهرش‌ فرستاده‌، او را از آنجا بگیرند، و او را به‌ دست‌ ولّی خون‌ تسلیم‌ كنند، تا كشته‌ شود.

13 چشم‌ تو بر او ترحم‌ نكند، تا خون‌ بی‌گناهی‌ را از اسرائیل‌ دور كنی‌، و برای‌ تو نیكو باشد.

14 حد همسایۀ خود را كه‌ پیشینیان‌ گذاشته‌اند، در مِلك‌ تو كه‌ به‌ دست‌ تو خواهد آمد، در زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ برای‌ تصرفش‌ به‌ تو می‌دهد، منتقل‌ مساز.

15 یك‌ شاهد بر كسی‌ برنخیزد، به‌ هر تقصیر و هر گناه‌ از جمیع‌ گناهانی‌ كه‌ كرده‌ باشد، به‌ گواهی‌ دو شاهد یا به‌ گواهی‌ سه‌ شاهد هر امری‌ ثابت‌ شود.

16 اگر شاهد كاذبی‌ بر كسی‌ برخاسته‌، به‌ معصیتش‌ شهادت‌ دهد،

17 آنگاه‌ هر دو شخصی‌ كه‌ منازعه‌ در میان‌ ایشان‌ است‌، به‌ حضور خداوند و به‌ حضور كاهنان‌ و داورانی‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ باشند، حاضر شوند.

18 و داوران‌، نیكو تفحص‌ نمایند، و اینك‌ اگر شاهد، شاهد كاذب‌ است‌ و بر برادر خود شهادت‌ دروغ‌ داده‌ باشد،

19 پس‌ به‌ طوری‌ كه‌ او خواست‌ با برادر خود عمل‌ نماید، بااو همان‌ طور رفتار نمایند، تا بدی‌ را از میان‌ خود دور نمایی‌.

20 و چون‌ بقیۀ مردمان‌ بشنوند، خواهند ترسید، و بعد از آن‌ مثل‌ این‌ كار زشت‌ در میان‌ شما نخواهند كرد.

21 و چشم‌ تو ترحم‌ نكند، جان‌ به‌ عوض‌ جان‌، و چشم‌ به‌ عوض‌ چشم‌، و دندان‌ به‌ عوض‌ دندان‌، و دست‌ به‌ عوض‌ دست‌ و پا به‌ عوض‌ پا.

 تثنييه 20

1 چون‌ برای‌ مقاتله‌ با دشمن‌ خود بیرون‌روی‌، و اسبها و ارابه‌ها و قومی‌ را زیاده‌ از خود بینی‌، از ایشان‌ مترس‌ زیرا یهُوَه‌ خدایت‌ كه‌ تو را از زمین‌ مصر برآورده‌ است‌، با توست‌.

2 و چون‌ به‌ جنگ‌ نزدیك‌ شوید، آنگاه‌ كاهن‌ پیش‌ آمده‌، قوم‌ را مخاطب‌ سازد

3 و ایشان‌ را گوید: «ای‌ اسرائیل‌ بشنوید! شما امروز برای‌ مقاتلۀ با دشمنان‌ خود پیش‌ می‌روید؛ دل‌ شما ضعیف‌ نشود، و از ایشان‌ ترسان‌ و لرزان‌ و هراسان‌ مباشید.

4 زیرا یهُوَه‌، خدای‌ شما، با شما می‌رود، تا برای‌ شما با دشمنان‌ شما جنگ‌ كرده‌ شما را نجات‌ دهد.»

5 و سروران‌، قوم‌ را خطاب‌ كرده‌، گویند: «كیست‌ كه‌ خانه‌ نو بنا كرده‌، آن‌ را تخصیص‌ نكرده‌ است‌؛ او روانه‌ شده‌، به‌ خانه‌ خود برگردد، مبادا در جنگ‌ بمیرد و دیگری‌ آن‌ را تخصیص‌ نماید.

6 و كیست‌ كه‌ تاكستانی‌ غرس‌ نموده‌، آن‌ را حلال‌ نكرده‌ است‌؛ او روانه‌ شده‌، به‌ خانۀ خود برگردد، مبادا در جنگ‌ بمیرد، و دیگری‌ آن‌ را حلال‌ كند.

7 و كیست‌ كه‌ دختری‌ نامزد كرده‌، به‌ نكاح‌ در نیاورده‌ است‌، او روانه‌شده‌، به‌ خانۀ خود برگردد، مبادا در جنگ‌ بمیرد و دیگری‌ او را به‌ نكاح‌ درآورد.»

8 و سروران‌ نیز قوم‌ را خطاب‌ كرده‌، گویند: «كیست‌ كه‌ ترسان‌ و ضعیف‌دل‌ است‌؛ او روانه‌ شده‌، به‌ خانه‌اش‌ برگردد، مبادا دل‌ برادرانش‌ مثل‌ دل‌ او گداخته‌ شود.»

9 و چون‌ سروران‌ از تكلم‌نمودن‌ به‌ قوم‌ فارغ‌ شوند، بر سر قوم‌، سرداران‌ لشكر مقرر سازند.

10 چون‌ به‌ شهری‌ نزدیك‌ آیی‌ تا با آن‌ جنگ‌ نمایی‌، آن‌ را برای‌ صلح‌ ندا بكن‌.

11 و اگر تو را جواب‌ صلح‌ بدهد، و دروازه‌ها را برای‌ تو بگشاید، آنگاه‌ تمامی‌ قومی‌ كه‌ در آن‌ یافت‌ شوند، به‌ تو جزیه‌ دهند و تو را خدمت‌ نمایند.

12 و اگر با تو صلح‌ نكرده‌، با تو جنگ‌ نمایند، پس‌ آن‌ را محاصره‌ كن‌.

13 و چون‌ یهُوَه‌، خدایت‌، آن‌ را به‌ دست‌ تو بسپارد، جمیع‌ ذكورانش‌ را به‌ دم‌ شمشیر بكش‌.

14 لیكن‌ زنان‌ و اطفال‌ و بهایم‌ و آنچه‌ در شهر باشد، یعنی‌ تمامی‌ غنیمتش‌ را برای‌ خود به‌ تاراج‌ ببر، و غنایم‌ دشمنان‌ خود را كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ به‌ تو دهد، بخور.

15 به‌ همۀ شهرهایی‌ كه‌ از تو بسیار دورند كه‌ از شهرهای‌ این‌ امت‌ها نباشند، چنین‌ رفتار نما.

16 اما از شهرهای‌ این‌ امت‌هایی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، تو را به‌ ملكیت‌ می‌دهد، هیچ‌ ذی‌نفس‌ را زنده‌ مگذار.

17 بلكه‌ ایشان‌ را، یعنی‌ حتیان‌ و اموریان‌ و كنعانیان‌ و فَرِزّیان‌ و حِوّیان‌ و یبوسیان‌ را، چنانكه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، تو را امر فرموده‌ است‌، بالكل‌ هلاك‌ ساز.

18 تا شما را تعلیم‌ ندهند كه‌ موافق‌ همۀ رجاساتی‌ كه‌ ایشان‌ با خدایان‌ خود عمل‌ می‌نمودند، عمل‌ نمایید. و به‌ یهُوَه‌، خدای‌ خود، گناه‌ كنید.

19 چون‌ برای‌ گرفتن‌ شهری‌ با آن‌ جنگ‌ كنی‌، و آن‌ را روزهای‌ بسیار محاصره‌ نمایی‌، تبر بردرختهایش‌ مزن‌ و آنها را تلف‌ مساز. چونكه‌ از آنها می‌خوری‌ پس‌ آنها را قطع‌ منما، زیرا آیا درخت‌ صحرا انسان‌ است‌ تا آن‌ را محاصره‌ نمایی‌؟

20 و اما درختی‌ كه‌ می‌دانی‌ درختی‌ نیست‌ كه‌ از آن‌ خورده‌ شود آن‌ را تلف‌ ساخته‌، قطع‌ نما و سنگری‌ بر شهری‌ كه‌ با تو جنگ‌ می‌كند، بنا كن‌ تا منهدم‌ شود.

 تثنييه 21

1 اگر در زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، برای‌تصرّفش‌ به‌ تو می‌دهد، مقتولی‌ در صحرا افتاده‌، پیدا شود و معلوم‌ نباشد كه‌ قاتل‌ او كیست‌،

2 آنگاه‌ مشایخ‌ و داوران‌ تو بیرون‌ آمده‌، مسافت‌ شهرهایی‌ را كه‌ در اطراف‌ مقتول‌ است‌، بپیمایند.

3 و اما شهری‌ كه‌ نزدیك‌تر به‌ مقتول‌ است‌، مشایخ‌ آن‌ شهر گوسالۀ رمه‌ را كه‌ با آن‌ خیش‌ نزده‌، و یوغ‌ به‌ آن‌ نبسته‌اند، بگیرند.

4 و مشایخ‌ آن‌ شهر آن‌ گوساله‌ را در وادی‌ای‌ كه‌ آب‌ در آن‌ همیشه‌ جاری‌ باشد و در آن‌ خیش‌ نزده‌، و شخم‌ نكرده‌ باشند، فرود آورند، و آنجا در وادی‌، گردن‌ گوساله‌ را بشكنند.

5 و بنی‌لاوی‌ كهنه‌ نزدیك‌ بیایند، چونكه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ ایشان‌ را برگزیده‌ است‌ تا او را خدمت‌ نمایند، و به‌ نام‌ خداوند بركت‌ دهند، و برحسب‌ قول‌ ایشان‌ هر منازعه‌ و هر آزاری‌ فیصل‌ پذیرد.

6 و جمیع‌ مشایخ‌ آن‌ شهری‌ كه‌ نزدیك‌تر به‌ مقتول‌ است‌، دستهای‌ خود را بر گوساله‌ای‌ كه‌ گردنش‌ در وادی‌ شكسته‌ شده‌ است‌، بشویند.

7 و جواب‌ داده‌، بگویند: «دستهای‌ ما این‌ خون‌ را نریخته‌، و چشمان‌ ما ندیده‌ است‌.

8 ای‌ خداوند قوم‌ خود اسرائیل‌ را كه‌ فدیه‌ داده‌ای‌ بیامرز، و مگذار كه‌ خون‌ بی‌گناه‌ در میان‌ قوم‌ تو اسرائیل‌ بماند.» پس‌خون‌ برای‌ ایشان‌ عفو خواهد شد.

9 پس‌ خون‌ بی‌گناه‌ را از میان‌ خود رفع‌ كرده‌ای‌ هنگامی‌ كه‌ آنچه‌ در نظر خداوند راست‌ است‌ به‌ عمل‌ آورده‌ای‌.

10 چون‌ بیرون‌ روی‌ تا با دشمنان‌ خود جنگ‌ كنی‌، و یهُوَه‌ خدایت‌ ایشان‌ را به‌ دستت‌ تسلیم‌ نماید و ایشان‌ را اسیر كنی‌،

11 و در میان‌ اسیران‌ زن‌ خوب‌ صورتی‌ دیده‌، عاشق‌ او بشوی‌ و بخواهی‌ او را به‌ زنی‌ خود بگیری‌،

12 پس‌ او را به‌ خانۀ خود ببر و او سر خود را بتراشد و ناخن‌ خود را بگیرد.

13 و رخت‌ اسیری‌ خود را بیرون‌ كرده‌، در خانۀ تو بماند، و برای‌ پدر و مادر خود یك‌ ماه‌ ماتم‌ گیرد، و بعد از آن‌ به‌ او درآمده‌، شوهر او بشو و او زن‌ تو خواهد بود.

14 و اگر از وی‌ راضی‌ نباشی‌، او را به‌ خواهش‌ دلش‌ رها كن‌، لیكن‌ او را به‌ نقره‌ هرگز مفروش‌ و به‌ او سختی‌ مكن‌ چونكه‌ او را ذلیل‌ كرده‌ای‌.

15 و اگر مردی‌ را دو زن‌ باشد، یكی‌ محبوبه‌ و یكی‌ مكروهه‌، و محبوبه‌ و مكروهه‌ هر دو برایش‌ پسران‌ بزایند، و پسر مكروهه‌ نخست‌زاده‌ باشد،

16 پس‌ در روزی‌ كه‌ اموال‌ خود را به‌ پسران‌ خویش‌ تقسیم‌ نماید، نمی‌تواند پسر محبوبه‌ را بر پسر مكروهه‌ كه‌ نخست‌زاده‌ است‌، حق‌ نخست‌زادگی‌ دهد.

17 بلكه‌ حصّه‌ای‌ مضاعف‌ از جمیع‌ اموال‌ خود را به‌ پسر مكروهه‌ داده‌، او را نخست‌زادۀ خویش‌ اقرار نماید، زیرا كه‌ او ابتدای‌قوت‌ اوست‌ و حق‌ نخست‌زادگی‌ از آن‌ او می‌باشد.

18 اگر كسی‌ را پسری‌ سركش‌ و فتنه‌انگیز باشد، كه‌ سخن‌ پدر و سخن‌ مادر خود را گوش‌ ندهد، و هر چند او را تأدیب‌ نمایند ایشان‌ را نشنود،

19 پدر و مادرش‌ او را گرفته‌، نزد مشایخ‌ شهرش‌ به‌ دروازۀ محله‌اش‌ بیاورند.

20 و به‌ مشایخ‌ شهرش‌ گویند: «این‌ پسر ما سركش‌ و فتنه‌انگیز است‌، سخن‌ ما را نمی‌شنود و مسرف‌ و میگسار است‌.»

21 پس‌ جمیع‌ اهل‌ شهرش‌ او را به‌ سنگ‌ سنگسار كنند تا بمیرد، پس‌ بدی‌ را از میان‌ خود دور كرده‌ای‌ و تمامی‌ اسرائیل‌ چون‌ بشنوند، خواهند ترسید.

22 و اگر كسی‌ گناهی‌ را كه‌ مستلزم‌ موت‌ است‌، كرده‌ باشد و كشته‌ شود، و او را به‌ دار كشیده‌ باشی‌،

23 بدنش‌ در شب‌ بر دار نماند. او را البته‌ در همان‌ روز دفن‌ كن‌، زیرا آنكه‌ بر دار آویخته‌ شود ملعون‌ خدا است‌ تا زمینی‌ را كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، تو را به‌ ملكیت‌ می‌دهد، نجس‌ نسازی‌.

 تثنييه 22

1 اگر گاو یا گوسفند برادر خود را گم‌ شده‌ بینی‌، از او رومگردان‌. آن‌ را البته‌ نزد برادر خود برگردان‌.

2 و اگر برادرت‌ نزدیك‌ تو نباشد یا او را نشناسی‌، آن‌ را به‌ خانۀ خود بیاور و نزد تو بماند، تا برادرت‌ آن‌ را طلب‌ نماید، آنگاه‌ آن‌ را به‌ او رد نما.

3 و به‌ الاغ‌ او چنین‌ كن‌ و به‌لباسش‌ چنین‌ عمل‌ نما و به‌ هر چیز گمشدۀ برادرت‌ كه‌ از او گم‌ شود و یافته‌ باشی‌ چنین‌ عمل‌ نما، نمی‌توانی‌ از او روگردانی‌.

4 اگر الاغ‌ یا گاو برادرت‌ را در راه‌ افتاده‌ بینی‌، از آن‌ رومگردان‌، البته‌ آن‌ را با او برخیزان‌.

5 متاع‌ مرد بر زن‌ نباشد، و مرد لباس‌ زن‌ را نپوشد، زیرا هر كه‌ این‌ را كند مكروه‌ یهُوَه‌ خدای‌ توست‌.

6 اگر اتفاقاً آشیانۀ مرغی‌ در راه‌ به‌ نظر تو آید، خواه‌ بر درخت‌ یا بر زمین‌، و در آن‌ بچه‌ها یا تخمها باشد، و مادر بر بچه‌ها یا تخمها نشسته‌، مادر را با بچه‌ها مگیر.

7 مادر را البته‌ رها كن‌ و بچه‌ها را برای‌ خود بگیر، تا برای‌ تو نیكو شود و عمر دراز كنی‌.

8 چون‌ خانۀ نو بنا كنی‌، بر پشت‌بام‌ خود دیواری‌ بساز، مبادا كسی‌ از آن‌ بیفتد و خون‌ بر خانۀ خود بیاوری‌.

9 در تاكستان‌ خود دو قسم‌ تخم‌ مكار، مبادا تمامی‌ آن‌، یعنی‌ هم‌ تخمی‌ كه‌ كاشته‌ای‌ و هم‌ محصول‌ تاكستان‌، وقف‌ شود.

10 گاو و الاغ‌ را با هم‌ جفت‌ كرده‌، شیار منما.

11 پارچۀ مختلط‌ از پشم‌ و كتان‌ با هم‌ مپوش‌.

12 بر چهار گوشۀ رخت‌ خود كه‌ خود را به‌ آن‌ می‌پوشانی‌، رشته‌ها بساز.

13 اگر كسی‌ برای‌ خود زنی‌ گیرد و چون‌ بدو درآید، او را مكروه‌ دارد،

14 و اسباب‌ حرف‌ بدو نسبت‌ داده‌، از او اسم‌ بد شهرت‌ دهد و گوید این‌ زن‌ را گرفتم‌ و چون‌ به‌ او نزدیكی‌ نمودم‌، او راباكره‌ نیافتم‌،

15 آنگاه‌ پدر و مادر آن‌ دختر علامت‌ بكارت‌ دختر را برداشته‌، نزد مشایخ‌ شهر نزد دروازه‌ بیاورند.

16 و پدر دختر به‌ مشایخ‌ بگوید: «دختر خود را به‌ این‌ مرد به‌ زنی‌ داده‌ام‌، و از او كراهت‌ دارد،

17 و اینك‌ اسباب‌ حرف‌ بدو نسبت‌ داده‌، می‌گوید دختر تو را باكره‌ نیافتم‌، و علامت‌ بكارت‌ دختر من‌ این‌ است‌.» پس‌ جامه‌ را پیش‌ مشایخ‌ شهر بگسترانند.

18 پس‌ مشایخ‌ آن‌ شهر آن‌ مرد را گرفته‌، تنبیه‌ كنند.

19 و او را صد مثقال‌ نقره‌ جریمه‌ نموده‌، به‌ پدر دختر بدهند چونكه‌ بر باكره‌ اسرائیل‌ بدنامی‌ آورده‌ است‌. و او زن‌ وی‌ خواهد بود و در تمامی‌ عمرش‌ نمی‌تواند او را رها كند.

20 لیكن‌ اگر این‌ سخن‌ راست‌ باشد، و علامت‌ بكارت‌ آن‌ دختر پیدا نشود،

21 آنگاه‌ دختر را نزد در خانۀ پدرش‌ بیرون‌ آورند، و اهل‌ شهرش‌ او را با سنگ‌ سنگسار نمایند تا بمیرد، چونكه‌ در خانۀ پدر خود زنا كرده‌، در اسرائیل‌ قباحتی‌ نموده‌ است‌. پس‌ بدی‌ را از میان‌ خود دور كرده‌ای‌.

22 اگر مردی‌ یافت‌ شود كه‌ با زن‌ شوهرداری‌ همبستر شده‌ باشد، پس‌ هر دو یعنی‌ مردی‌ كه‌ با زن‌ خوابیده‌ است‌ و زن‌، كشته‌ شوند. پس‌ بدی‌ را از اسرائیل‌ دور كرده‌ای‌.

23 اگر دختر باكره‌ای‌ به‌ مردی‌ نامزد شود و دیگری‌ او را در شهر یافته‌، با او همبستر شود،

24 پس‌ هر دو ایشان‌ را نزد دروازه‌ شهر بیرون‌ آورده‌، ایشان‌ را با سنگها سنگسار كنند تا بمیرند؛ اما دختر را چونكه‌ در شهر بود و فریاد نكرد، و مرد را چونكه‌ زن‌ همسایۀ خود را ذلیل‌ ساخت‌، پس‌ بدی‌ را از میان‌ خود دور كرده‌ای‌.

25 اما اگر آن‌ مرد دختری‌ نامزد را در صحرا یابد و آن‌ مرد به‌ او زور آورده‌، با او بخوابد، پس‌ آن‌ مرد كه‌ با او خوابید، تنها كشته‌ شود.

26 و اما با دختر هیچ‌ مكن‌ زیرا بر دختر، گناهِ مستلزم‌ موت‌ نیست‌، بلكه‌ این‌ مثل‌ آن‌ است‌ كه‌ كسی‌ بر همسایۀ خود برخاسته‌، او را بكشد،

27 چونكه‌ او را در صحرا یافت‌ و دختر نامزد فریاد برآورد و برایش‌ رهاننده‌ای‌ نبود.

28 و اگر مردی‌ دختر باكره‌ای‌ را كه‌ نامزد نباشد بیابد و او را گرفته‌، با او همبستر شود و گرفتار شوند،

29 آنكه‌ آن‌ مرد كه‌ با او خوابیده‌ است‌ پنجاه‌ مثقال‌ نقره‌ به‌ پدر دختر بدهد و آن‌ دختر زن‌ او باشد، چونكه‌ او را ذلیل‌ ساخته‌ است‌ و در تمامی‌ عمرش‌ نمی‌تواند او را رها كند.

30 هیچ‌ كس‌ زن‌ پدر خود را نگیرد و دامن‌ پدر خود را منكشف‌ نسازد.

 تثنييه 23

1 شخصی‌ كه‌ كوبیده‌ بیضه‌ و آلت‌ بریده باشد، داخل‌ جماعت‌ خداوند نشود.

2 حرام‌زاده‌ای‌ داخل‌ جماعت‌ خداوند نشود، حتی‌ تا پشت‌ دهم‌ احدی‌ از او داخل‌ جماعت‌ خداوند نشود.

3 عمّونی‌ و موآبی‌ داخل‌ جماعت‌ خداوند نشوند. حتی‌ تا پشت‌ دهم‌، احدی‌ از ایشان‌ هرگز داخل‌ جماعت‌ خداوند نشود.

4 زیرا وقتی‌ كه‌ شما از مصر بیرون‌ آمدید، شما را در راه‌ به‌ نان‌ و آب‌ استقبال‌ نكردند، و از این‌ جهت‌ كه‌ بَلْعام‌ بن‌ بعور را از فتورِ ارام‌ نهرین‌ اجیر كردند تاتو را لعنت‌ كند.

5 لیكن‌ یهُوَه‌ خدایت‌ نخواست‌ بلعام‌ را بشنود، پس‌ یهُوَه‌ خدایت‌ لعنت‌ را به‌ جهت‌ تو، به‌ بركت‌ تبدیل‌ نمود، چونكه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ تو را دوست‌ می‌داشت‌.

6 ابداً در تمامی‌ عمرت‌ جویای‌ خیریت‌ و سعادت‌ ایشان‌ مباش‌.

7 ادومی‌ را دشمن‌ مدار چونكه‌ برادر توست‌، و مصری‌ را دشمن‌ مدار چونكه‌ در زمین‌ وی‌ غریب‌ بودی‌.

8 اولادی‌ كه‌ از ایشان‌ زاییده‌ شوند، در پشت‌ سوم‌ داخل‌ جماعت‌ خداوند شوند.

9 چون‌ در اردو به‌ مقابله‌ دشمنانت‌ بیرون‌ روی‌، خویشتن‌ را از هر چیز بد نگاه‌ دار.

10 اگر در میان‌ شما كسی‌ باشد كه‌ از احتلام‌ شب‌ نجس‌ شود، از اردو بیرون‌ رود و داخل‌ اردو نشود.

11 چون‌ شب‌ نزدیك‌ شود، با آب‌ غسل‌ كند، و چون‌ آفتاب‌ غروب‌ كند، داخل‌ اردو شود.

12 و تو را مكانی‌ بیرون‌ از اردو باشد تا به‌ آنجا بیرون‌ روی‌.

13 و در میان‌ اسباب‌ تو میخی‌ باشد، و چون‌ بیرون‌ می‌نشینی‌ با آن‌ بكَن‌ و برگشته‌، فضلۀ خود را از آن‌ بپوشان‌.

14 زیرا كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ در میان‌ اردوی‌ تو می‌خرامد تا تو را رهایی‌ داده‌، دشمنانت‌ را به‌ تو تسلیم‌ نماید؛ پس‌ اردوی‌ تو مقدس‌ باشد، مبادا چیز پلید را در میان‌ تو دیده‌، از تو روگرداند.

15 غلامی‌ را كه‌ از آقای‌ خود نزد تو بگریزد، به‌ آقایش‌ مسپار.

16 با تو در میان‌ تو در مكانی‌ كه‌برگزینـد در یكــی‌ از شهرهـای‌ تـو كـه‌ بـه‌ نظـرش‌ پسنـد آیـد، ساكـن‌ شـود، و بر او جفا منما.

17 از دختران‌ اسرائیل‌ فاحشه‌ای‌ نباشد و از پسران‌ اسرائیل‌ لواطی‌ نباشد.

18 اجرت‌ فاحشه‌ و قیمت‌ سگ‌ را برای‌ هیچ‌ نذری‌ به‌ خانۀ یهُوَه‌ خدایت‌ میاور، زیرا كه‌ این‌ هر دو نزد یهُوَه‌ خدایت‌ مكروه‌ است‌.

19 برادر خود را به‌ سود قرض‌ مده‌ نه‌ به‌ سود نقره‌ و نه‌ به‌ سود آذوقه‌ و نه‌ به‌ سود هر چیزی‌ كه‌ به‌ سود داده‌ می‌شود.

20 غریب‌ را می‌توانی‌ به‌ سود قرض‌ بدهی‌، اما برادر خود را به‌ سود قرض‌ مده‌ تا یهُوَه‌ خدایت‌ در زمینی‌ كه‌ برای‌ تصرفش‌ داخل‌ آن‌ می‌شوی‌، تو را به‌ هر چه‌ دستت‌ را بر آن‌ دراز می‌كنی‌، بركت‌ دهد.

21 چون‌ نذری‌ برای‌ یهُوَه‌ خدایت‌ می‌كنی‌ در وفای‌ آن‌ تأخیر منما، زیرا كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ البته‌ آن‌ را از تو مطالبه‌ خواهد نمود، و برای‌ تو گناه‌ خواهد بود.

22 اما اگر از نذر كردن‌ ابا نمایی‌، تو را گناه‌ نخواهد بود.

23 آنچه‌ را كه‌ از دهانت‌ بیرون‌ آید، هوشیار باش‌ كه‌ بجا آوری‌، موافق‌ آنچه‌ برای‌ یهُوَه‌ خدایت‌ از ارادۀ خود نذر كرده‌ای‌ و به‌ زبان‌ خود گفته‌ای‌.

24 چون‌ به‌ تاكستان‌ همسایۀ خود درآیی‌، از انگور، هر چه‌ می‌خواهی‌ به‌ سیری‌ بخور، اما در ظرف‌ خود هیچ‌ مگذار.

25 چون‌ به‌ كشتزار همسایۀ خود داخل‌ شوی‌، خوشه‌ها را به‌ دست‌ خود بچین‌، اما داس‌ بر كشت‌ همسایۀ خود مگذار.

 تثنييه 24

1 چون‌ كسی‌ زنی‌ گرفته‌، به‌ نكاح‌ خود درآورد، اگر در نظر او پسند نیاید از این‌ كه‌ چیزی‌ ناشایسته‌ در او بیابد، آنگاه‌ طلاق‌نامه‌ای‌ نوشته‌، بدستش‌ دهد، و او را از خانه‌اش‌ رها كند.

2 و از خانه‌ او روانه‌ شده‌، برود و زن‌ دیگری‌ شود.

3 و اگر شوهر دیگر نیز او را مكروه‌ دارد و طلاق‌نامه‌ای‌ نوشته‌، به‌ دستش‌ بدهد و او را از خانه‌اش‌ رها كند، یا اگر شوهری‌ دیگر كه‌ او را به‌ زنی‌ گرفت‌، بمیرد،

4 شوهر اول‌ كه‌ او را رها كرده‌ بود، نمی‌تواند دوباره‌ او را به‌ نكاح‌ خود درآورد. بعد از آن‌ كه‌ ناپاك‌ شده‌ است‌، زیرا كه‌ این‌ به‌ نظر خداوند مكروه‌ است‌. پس‌ بر زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، تو را به‌ ملكیت‌ می‌دهد، گناه‌ میاور.

5 چون‌ كسی‌ زن‌ تازه‌ای‌ بگیرد، در لشكر بیرون‌ نرود، و هیچ‌ كار به‌ او تكلیف‌ نشود، تا یك‌ سال‌ در خانۀ خود آزاد بماند، و زنی‌ را كه‌ گرفته‌ است‌، مسرور سازد.

6 هیچكس‌ آسیا یا سنگ‌ بالایی‌ آن‌ را به‌ گرو نگیرد، زیرا كه‌ جان‌ را به‌ گرو گرفته‌ است‌.

7 اگر كسی‌ یافت‌ شود كه‌ یكی‌ از برادران‌ خود از بنی‌اسرائیل‌ را دزدیده‌، بر او ظلم‌ كند یا بفروشد، آن‌ دزد كشته‌ شود، پس‌ بدی‌ را از میان‌ خود دور كرده‌ای‌.

8 دربارۀ بلای‌ برص‌ هوشیار باش‌ كه‌ به‌ هر آنچه‌ لاویان‌ كهنه‌ شما را تعلیم‌ دهند، به‌ دقت‌ توجه‌ نموده‌، عمل‌ نمایید و موافق‌ آنچه‌ به‌ ایشان‌ امر فرمودم‌، هوشیار باشید كه‌ عمل‌ نمایید.

9 بیاد آور كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ در راه‌ با مریم‌ چه‌ كرد، وقتی‌ كه‌ شما از مصر بیرون‌ آمدید.

10 چون‌ به‌ همسایۀ خود هر قسم‌ قرض‌ دهی‌، برای‌ گرفتن‌ گرو به‌ خانه‌اش‌ داخل‌ مشو.

11 بلكه‌ بیرون‌ بایست‌ تا شخصی‌ كه‌ به‌ او قرض‌ می‌دهی‌ گرو را نزد تو بیرون‌ آورد.

12 و اگر مرد فقیر باشد در گرو او مخواب‌.

13 البته‌ به‌ وقت‌ غروب‌ آفتاب‌، گرو را به‌ او پس‌ بده‌، تا در رخت‌ خود بخوابد و تو را بركت‌ دهد و به‌ حضور یهُوَه‌ خدایت‌، عدالت‌ شمرده‌ خواهد شد.

14 بر مزدوری‌ كه‌ فقیر و مسكین‌ باشد، خواه‌ از برادرانت‌ و خواه‌ از غریبانی‌ كه‌ در زمینت‌ در اندرون‌ دروازه‌های‌ تو باشند ظلم‌ منما.

15 در همان‌ روز مزدش‌ را بده‌، و آفتاب‌ بر آن‌ غروب‌ نكند، چونكه‌ او فقیر است‌ و دل‌ خود را به‌ آن‌ بسته‌ است‌، مبادا بر تو نزد خداوند فریاد برآورد و برای‌ تو گناه‌ باشد.

16 پدران‌ به‌ عوض‌ پسران‌ كشته‌ نشوند، و نه‌ پسران‌ به‌ عوض‌ پدران‌ كشته‌ شوند. هر كس‌ برای‌ گناه‌ خود كشته‌ شود.

17 داوری‌ غریب‌ و یتیم‌ را منحرف‌ مساز، و جامۀ بیوه‌ را به‌ گرو مگیر.

18 و بیاد آور كه‌ در مصر غلام‌ بودی‌ و یهُوَه‌، خدایت‌، تو را از آنجا فدیه‌ داد. بنابراین‌ من‌ تو را امر می‌فرمایم‌ كه‌ این‌ كار را معمول‌ داری‌.

19 چون‌ محصول‌ خود را در مزرعۀ خویش‌ درو كنی‌، و در مزرعه‌، بافه‌ای‌ فراموش‌ كنی‌، برای‌ برداشتن‌ آن‌ برمگرد؛ برای‌ غریب‌ و یتیم‌ و بیوه‌زن‌ باشد تا یهُوَه‌ خدایت‌ تو را در همۀ كارهای‌ دستت‌ بركت‌ دهد.

20 چون‌ زیتون‌ خود را بتكانی‌، بار دیگر شاخه‌ها را متكان‌؛ برای‌ غریب‌ و یتیم‌ و بیوه‌باشد.

21 چون‌ انگور تاكستان‌ خود را بچینی‌ بار دیگر آن‌ را مچین‌ ، برای‌ غریب‌ و یتیم‌ و بیوه‌ باشد.

22 و بیاد آور كه‌ در زمین‌ مصر غلام‌ بودی‌. بنابراین‌ تو را امر می‌فرمایم‌ كه‌ این‌ كار را معمول‌ داری‌.

 تثنييه 25

1 اگر در میان‌ مردم‌ مرافعه‌ای‌ باشد و به محاكمه‌ آیند و در میان‌ ایشان‌ داوری‌ نمایند، آنگاه‌ عادل‌ را عادل‌ شمارند، و شریر را ملزم‌ سازند.

2 و اگر شریر مستوجب‌ تازیانه‌ باشد، آنگاه‌ داورْ او را بخواباند و حكم‌ دهد تا او را موافق‌ شرارتش‌ به‌ حضور خود به‌ شماره‌ بزنند.

3 چهل‌ تازیانه‌ او را بزند و زیاد نكند، مبادا اگر از این‌ زیاده‌ كرده‌، تازیانۀ بسیار زند، برادرت‌ در نظر تو خوار شود.

4 دهن‌ گاو را هنگامی‌ كه‌ خرمن‌ را خرد می‌كند، مبند.

5 اگر برادران‌ با هم‌ ساكن‌ باشند و یكی‌ از آنها بی‌اولاد بمیرد، پس‌ زنِ آن‌ متوفی‌، خارج‌ به‌ شخص‌ بیگانه‌ داده‌ نشود، بلكه‌ برادر شوهرش‌ به‌ او درآمده‌، او را برای‌ خود به‌ زنی‌ بگیرد، و حق‌ برادر شوهری‌ را با او بجا آورد.

6 و نخست‌زاده‌ای‌ كه‌ بزاید به‌ اسم‌ برادر متوفای‌ او وارث‌ گردد، تا اسمش‌ از اسرائیل‌ محو نشود.

7 و اگر آن‌ مرد به‌ گرفتن‌ زن‌ برادرش‌ راضی‌ نشود، آنگاه‌ زن‌ برادرش‌ به‌ دروازه‌ نزد مشایخ‌ برود و گوید: «برادر شوهر من‌ از برپا داشتن‌ اسم‌ برادر خود در اسرائیل‌ انكار می‌كند، و از بجا آوردن‌ حق‌ برادر شوهری‌ با من‌ ابا می‌نماید.»

8 پس‌ مشایخ‌ شهرش‌ او را طلبیده‌، با وی‌ گفتگو كنند، واگر اصرار كرده‌، بگوید نمی‌خواهم‌ او را بگیرم‌،

9 آنگاه‌ زن‌ برادرش‌ نزد وی‌ آمده‌، به‌ حضور مشایخ‌ كفش‌ او را از پایش‌ بكند، و به‌ رویش‌ آب‌ دهن‌ اندازد، و در جواب‌ گوید: «با كسی‌ كه‌ خانۀ برادر خـود را بنا نكنـد، چنین‌ كـرده‌ شود.»

10 و نام‌ او در اسرائیل‌، خانۀ كفش‌ كنـده‌ خوانـده‌ شـود.

11 و اگر دو شخص‌ با یكدیگر منازعه‌ نمایند، و زن‌ یكی‌ پیش‌ آید تا شوهر خود را از دست‌ زننده‌اش‌ رها كند و دست‌ خود را دراز كرده‌، عورت‌ او را بگیرد،

12 پس‌ دست‌ او را قطع‌ كن‌ و چشم‌ تو بر او ترحم‌ نكند.

13 در كیسۀ تو وزنه‌های‌ مختلف‌، بزرگ‌ و كوچك‌ نباشد.

14 در خانۀ تو كیلهای‌ مختلفْ، بزرگ‌ و كوچك‌، نباشد.

15 تو را وزن‌ صحیح‌ و راست‌ باشد و تو را كیل‌ صحیح‌ و راست‌ باشد، تا عمـرت‌ در زمینـی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، به‌ تو می‌دهد دراز شود.

16 زیرا هر كه‌ این‌ كار كند یعنی‌ هر كه‌ بی‌انصافی‌ نماید، نزد یهُوَه‌ خدایت‌ مكروه‌ است‌.

17 بیاد آور آنچه‌ عمالیق‌ وقت‌ بیرون‌ آمدنت‌ از مصـر در راه‌ به‌ تـو نمودند.

18 كه‌ چگونه‌ تو را در راه‌، مقابله‌ كـرده‌، همۀ واماندگان‌ را در عقب‌ تـو از مؤخرت‌ قطع‌ نمودنـد، در حالـی‌ كه‌ تو ضعیف‌ و وامانده‌ بودی‌ و از خـدا نترسیدنـد.

19 پس‌ چـون‌ یهُـوَه‌ خدایت‌ تـو را در زمینی‌ كه‌ یهُـوَه‌، خدایت‌، تو را برای‌ تصرفش‌ نصیب‌ می‌دهد، از جمیع‌ دشمنانت‌ آرامی‌ بخشد، آنگاه‌ ذكر عمالیـق‌ را از زیر آسمان‌ محو ساز و فراموش‌ مكن‌.

 تثنييه 26

1 و چون‌ به‌ زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ تو را نصیب‌ می‌دهد داخل‌ شدی‌، و در آن‌ تصرف‌ نموده‌، ساكن‌ گردیدی‌،

2 آنگاه‌ نوبر تمامی‌ حاصل‌ زمین‌ را كه‌ از زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ به‌ تو می‌دهد، جمع‌ كرده‌ باشی‌ بگیر، و آن‌ را در سبد گذاشته‌، به‌ مكانی‌ كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ برگزیند تا نام‌ خود را در آن‌ ساكن‌ گرداند، برو.

3 و نزد كاهنی‌ كه‌ در آن‌ روزها باشد رفته‌، وی‌ را بگو: «امروز برای‌ یهُوَه‌ خدایت‌ اقرار می‌كنم‌ كه‌ به‌ زمینی‌ كه‌ خداوند برای‌ پدران‌ ما قسم‌ خورد كه‌ به‌ ما بدهد، داخل‌ شده‌ام‌.»

4 و كاهن‌ سبد را از دستت‌ گرفته‌، پیش‌ مذبح‌ یهُوَه‌ خدایت‌ بگذارد.

5 پس‌ تو به‌ حضور یهُوَه‌ خدای‌ خود اقرار كرده‌، بگو: «پدر من‌ اَرامی آواره‌ بود، و با عددی‌ قلیل‌ به‌ مصر فرود شده‌، در آنجا غربت‌ پذیرفت‌، و در آنجا امتی‌ بزرگ‌ و عظیم‌ و كثیر شد.

6 و مصریان‌ با ما بدرفتاری‌ نموده‌، ما را ذلیل‌ ساختند، و بندگی‌ سخت‌ بر ما نهادند.

7 و چون‌ نزد یهُوَه‌، خدای‌ پدران‌ خود، فریاد برآوردیم‌، خداوند آواز ما را شنید و مشقت‌ و محنت‌ و تنگی‌ ما را دید.

8 و خداوند ما را از مصر به‌ دست‌ قوی‌ و بازوی‌ افراشته‌ و خوف‌ عظیم‌، و با آیات‌ و معجزات‌ بیرون‌ آورد.

9 و ما را به‌ این‌ مكان‌ درآورده‌، این‌ زمین‌ را زمینی‌ كه‌ به‌ شیر و شهد جاری‌ است‌ به‌ ما بخشید.

10 و الا´ن‌ اینك‌ نوبر حاصل‌ زمینی‌ را كه‌ تو ای‌ خداوند به‌ من‌ دادی‌، آورده‌ام‌.» پس‌ آن‌ را به‌ حضور یهُوَه‌ خدای‌ خود بگذار، و به‌ حضور یهُوَه‌، خدایت‌، عبادت‌ نما.

11 و تو با لاوی‌ و غریبی‌ كه‌ در میان‌ تو باشد از تمامی‌ نیكویی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، به‌ تو و به‌خاندانت‌ بخشیده‌ است‌، شادی‌ خواهی‌ نمود.

12 و در سال‌ سوم‌ كه‌ سال‌ عشر است‌، چون‌ از گرفتن‌ تمامی‌ عشر محصول‌ خود فارغ‌ شدی‌، آن‌ را به‌ لاوی‌ و غریب‌ و یتیم‌ و بیوه‌زن‌ بده‌، تا در اندرون‌ دروازه‌های‌ تو بخورند و سیر شوند.

13 و به‌ حضور یهُوَه‌ خدایت‌ بگو: «موقوفات‌ را از خانۀ خود بیرون‌ كردم‌، و آنها را نیز به‌ لاوی‌ و غریب‌ و یتیم‌ و بیوه‌زن‌، موافق‌ تمامی اوامری‌ كه‌ به‌ من‌ امر فرمودی‌، دادم‌، و از اوامر تو تجاوز ننموده‌، فراموش‌ نكردم‌.

14 در ماتم‌ خود از آنها نخوردم‌ و در نجاستی‌ از آنها صرف‌ ننمودم‌، و برای‌ اموات‌ از آنها ندادم‌، بلكه‌ به‌ قول‌ یهُوَه‌، خدایم‌، گوش‌ داده‌، موافق‌ هر آنچه‌ به‌ من‌ امر فرمودی‌، رفتار نمودم‌.

15 از مسكن‌ مقدس‌ خود از آسمان‌ بنگر، و قوم‌ خود اسرائیل‌ و زمینی‌ را كه‌ به‌ ما دادی‌ چنانكه‌ برای‌ پدران‌ ما قسم‌ خوردی‌، زمینی‌ كه‌ به‌ شیر و شهد جاری‌ است‌، بركت‌ بده‌،.»

16 امروز یهُوَه‌، خدایت‌، تو را امر می‌فرماید كه‌ این‌ فرایض‌ و احكام‌ را بجا آوری‌، پس‌ آنها را به‌ تمامی‌ دل‌ و تمامی‌ جان‌ خود نگاه‌ داشته‌، بجا آور.

17 امروز به‌ یهُوَه‌ اقرار نمودی‌ كه‌ خدای‌ توست‌، و اینكه‌ به‌ طریقهای‌ او سلوك‌ خواهی‌ نمود، و فرایض‌ و اوامر و احكام‌ او را نگاه‌ داشته‌، آواز او را خواهی‌ شنید.

18 و خداوند امروز به‌ تو اقرار كرده‌ است‌ كه‌ تو قوم‌ خاص‌ او هستی‌، چنانكه‌ به‌ تو وعده‌ داده‌ است‌، و تا تمامی‌ اوامر او را نگاه‌ داری‌.

19 و تا تو را در ستایش‌ و نام‌ و اكرام‌از جمیع‌ امت‌هایی‌ كه‌ ساخته‌ است‌، بلند گرداند، و تا برای‌ یهُوَه‌، خدایت‌، قوم‌ مقدس‌ باشی‌، چنانكه‌ وعده‌ داده‌ است‌.

 تثنييه 27

1 و موسی‌ و مشایخ‌ اسرائیل‌، قوم‌ را امر فرموده‌، گفتند: «تمامی‌ اوامری‌ را كه‌ من‌ امروز به‌ شما امر می‌فرمایم‌، نگاه‌ دارید.

2 و در روزی‌ كه‌ از اردن‌ به‌ زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، به‌ تو می‌دهد عبور كنید، برای‌ خود سنگهای‌ بزرگ‌ برپا كرده‌، آنها را با گچ‌ بمال‌.

3 و بر آنها تمامی‌ كلمات‌ این‌ شریعت‌ را بنویس‌، هنگامی‌ كه‌ عبور نمایی‌ تا به‌ زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، به‌ تو می‌دهد، داخل‌ شوی‌، زمینی‌ كه‌ به‌ شیر و شهد جاری‌ است‌، چنانكه‌ یهُوَه‌ خدای‌ پدرانت‌ به‌ تو وعده‌ داده‌ است‌.

4 و چون‌ از اردن‌ عبور نمودی‌ این‌ سنگها را كه‌ امروز به‌ شما امر می‌فرمایم‌ در كوه‌ عیبال‌ برپا كرده‌، آنها را با گچ‌ بمال‌.

5 و در آنجا مذبحی‌ برای‌ یهُوَه‌ خدایت‌ بنا كن‌، و مذبح‌ از سنگها باشد و آلت‌ آهنین‌ بر آنها بكار مبر.

6 مذبح‌ یهُوَه‌ خدای‌ خود را از سنگهای‌ ناتراشیده‌ بنا كن‌، و قربانی‌های‌ سوختنی‌ برای‌ یهُوَه‌ خدایت‌، بر آن‌ بگذران‌.

7 و ذبایح‌ سلامتی‌ ذبح‌ كرده‌، در آنجا بخور و به‌ حضور یهُوَه‌ خدایت‌ شادی‌ نما.

8 و تمامی‌ كلمات‌ این‌ شریعت‌ را بر آن‌ به‌ خط‌ روشن‌ بنویس‌.»

9 پس‌ موسی‌ و لاویان‌ كهنه‌ تمامی‌ اسرائیل‌ راخطاب‌ كرده‌، گفتند:

10 « ای‌ اسرائیل‌ خاموش‌ باش‌ و بشنو. امروز قوم‌ یهُوَه‌ خدایت‌ شدی‌.

11 پس‌ آواز یهُوَه‌ خدایت‌ را بشنو و اوامر و فرایض‌ او را كه‌ من‌ امروز به‌ تو امر می‌فرمایم‌، بجا آر.» و در آن‌ روز موسی‌ قوم‌ را امر فرموده‌، گفت‌:

12 « چون‌ از اردن‌ عبور كردید، اینان‌ یعنی‌ شمعون‌ و لاوی‌ و یهودا و یسّاكار و یوسف‌ و بنیامین‌ بر كوه‌ جَرِزّیم‌ بایستند تا قوم‌ را بركت‌ دهند.

13 و اینان‌ یعنی‌ رؤبین‌ و جاد و اشیر و زبولون‌ و دان‌ و نفتالی‌ بر كوه‌ عیبال‌ بایستند تا نفرین‌ كنند.

14 و لاویان‌ جمیع‌ مردان‌ اسرائیل‌ را به‌ آواز بلند خطاب‌ كرده‌، گویند:

15 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ صورت‌ تراشیده‌ یا ریخته‌ شده‌ از صنعت‌ دست‌ كارگر كه‌ نزد خداوند مكروه‌ است‌، بسازد، و مخفی‌ نگاه‌ دارد.» و تمامی‌ قوم‌ در جواب‌ بگویند: «آمین‌!»

16 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ با پدر و مادر خود به‌ خِفَّت‌ رفتار نماید.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

17 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ حد همسایۀ خود را تغییر دهد.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

18 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ نابینا را از راه‌ منحرف‌ سازد.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند : «آمین‌!»

19 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ داوری‌ غریب‌ و یتیم‌ و بیوه‌ را منحرف‌ سازد.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

20 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ با زن‌ پدر خود همبستر شود، چونكه‌ دامن‌ پدر خود را كشف‌ نموده‌است‌.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

21 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ با هر قسم‌ بهایمی‌ بخوابد.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

22 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ با خواهر خویش‌ چه‌ دختر پدر و چه‌ دختر مادر خویش‌ بخوابد.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

23 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ با مادر زن‌ خود بخوابد.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

24 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ همسایۀ خود را در پنهانی‌ بزند.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

25 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ رشوه‌ گیرد تا خون‌ بی‌گناهی‌ ریخته‌ شود.» و تمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

26 « ملعون‌ باد كسی‌ كه‌ كلمات‌ این‌ شریعت‌ را اثبات‌ ننماید تا آنها را بجا نیاورد.» وتمامی‌ قوم‌ بگویند: «آمین‌!»

 تثنييه 28

1 « و اگر آواز یهُوَه‌ خدای‌ خود را به‌ دقت بشنوی‌ تا هوشیار شده‌، تمامی‌ اوامر او را كه‌ من‌ امروز به‌ تو امر می‌فرمایم‌ بجا آوری‌، آنگاه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ تو را بر جمیع‌ امت‌های‌ جهان‌ بلند خواهد گردانید.

2 و تمامی‌ این‌ بركتها به‌ تو خواهد رسید و تو را خواهد دریافت‌، اگر آواز یهُوَه‌ خدای‌ خود را بشنوی‌.

3 در شهر، مبارك‌ و در صحرا، مبارك‌ خواهی‌ بود.

4 میوۀ بطن‌ تو و میوۀ زمین‌ تو و میوۀ بهایمت‌ و بچه‌های‌ گاو و بره‌های‌ گلۀ تو مبارك‌ خواهند بود.

5 سبد و ظرف‌خمیر تو مبارك‌ خواهد بود.

6 وقت‌ درآمدنت‌ مبارك‌، و وقت‌ بیـرون‌ رفتنت‌ مبـارك‌ خواهـی‌ بود.

7 « و خداوند دشمنانت‌ را كه‌ با تو مقاومت‌ نمایند، از حضور تو منهزم‌ خواهد ساخت‌؛ از یك‌ راه‌ بر تو خواهند آمد، و از هفت‌ راه‌ پیش‌ تو خواهند گریخت‌.

8 خداوند در انبارهای‌ تو و به‌ هر چه‌ دست‌ خود را به‌ آن‌ دراز می‌كنی‌ بر تو بركت‌ خواهد فرمود، و تو را در زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ به‌ تو می‌دهد، مبارك‌ خواهد ساخت‌.

9 و اگر اوامر یهُوَه‌ خدای‌ خود را نگاهداری‌، و در طریقهای‌ او سلوك‌ نمایی‌، خداوند تو را برای‌ خود قوم‌ مقدس‌ خواهد گردانید، چنانكه‌ برای‌ تـو قَسَم‌ خورده‌ است‌.

10 و جمیع‌ امت‌های‌ زمیـن‌ خواهنـد دیـد كه‌ نـام‌ خداوند بر تـو خوانـده‌ شـده‌ است‌، و از تو خواهند ترسید.

11 و خداوند تـو را در میـوۀ بطنت‌ و ثمـرۀ بهایمـت‌ و محصـول‌ زمینت‌، در زمینی‌ كه‌ خداوند برای‌ پدرانت‌ قسم‌ خورد كه‌ به‌ تو بدهد، به‌ نیكویی‌ خواهد افزود.

12 و خداوند خزینۀ نیكوی‌ خود، یعنی‌ آسمان‌ را برای‌ تو خواهد گشود، تا بارانِ زمیـن‌ تـو را در موسمش‌ ببارانـد، و تـو را در جمیع‌ اعمال‌ دستت‌ مبارك‌ سازد؛ و به‌ امت‌های‌ بسیار قرض‌ خواهی‌ داد، و تو قرض‌ نخواهی‌ گرفت‌.

13 و خداوند تو را سر خواهد ساخت‌ نه‌ دم‌، و بلند خواهی‌ بود فقط‌ نه‌ پست‌، اگر اوامر یهُوَه‌ خدای‌ خود را كه‌ من‌ امروز به‌ تو امر می‌فرمایم‌ بشنوی‌، و آنها را نگاه‌ داشته‌، بجا آوری‌.

14 و از همۀ سخنانی‌ كه‌ من‌ امروز به‌ تو امر می‌كنم‌ به‌ طرف‌ راست‌ یا چپ‌ میل‌ نكنی‌، تا خدایان‌ غیر را پیروی‌ نموده‌، آنهـا را عبادت‌ كنـی‌.

15 « و اما اگر آواز یهُوَه‌ خدای‌ خود را نشنوی‌ تا هوشیار شده‌، همۀ اوامر و فرایض‌ او را كه‌ من‌ امروز به‌ تو امر می‌فرمایم‌ بجا آوری‌، آنگاه‌ جمیع‌ این‌ لعنتها به‌ تو خواهد رسید، و تو را خواهد دریافت‌.

16 در شهر ملعون‌، و در صحرا ملعون‌ خواهی‌ بود.

17 سبد و ظرف‌ خمیر تو ملعون‌ خواهد بود.

18 میوۀ بطن‌ تو و میوۀ زمین‌ تو و بچه‌های‌ گاو و بره‌های‌ گلۀ تو ملعون‌ خواهد بود.

19 وقت‌ درآمدنت‌ ملعون‌، و وقت‌ بیرون‌ رفتنت‌ ملعون‌ خواهی‌ بود.

20 و به‌ هر چه‌ دست‌ خود را برای‌ عمل‌ نمودن‌ دراز می‌كنی‌، خداوند بر تو لعنت‌ و اضطراب‌ و سرزنش‌ خواهد فرستاد تا به‌ زودی‌ هلاك‌ و نابود شوی‌، به‌ سبب‌ بدی‌ كارهایت‌ كه‌ به‌ آنها مرا ترك‌ كرده‌ای‌.

21 خداوند وبا را بر تو مُلْصَق‌ خواهد ساخت‌، تا تو را از زمینی‌ كه‌ برای‌ تصرفش‌ به‌ آن‌ داخل‌ می‌شوی‌، هلاك‌ سازد.

22 و خداوند تو را با سل‌ و تب‌ و التهاب‌ و حرارت‌ و شمشیر و باد سموم‌ و یرقان‌ خواهد زد، و تو را تعاقب‌ خواهند نمود تا هلاك‌ شوی‌.

23 و فلك‌ تو كه‌ بالای‌ سر تو است‌ مس‌ خواهد شد، و زمینی‌ كه‌ زیر تو است‌ آهن‌.

24 و خداوند باران‌ زمینت‌ را گرد و غبار خواهد ساخت‌، كه‌ از آسمان‌ بر تو نازل‌ شود تا هلاك‌ شوی‌.

25 « و خداوند تو را پیش‌ روی‌ دشمنانت‌ منهزم‌ خواهد ساخت‌. از یك‌ راه‌ بر ایشان‌ بیرون‌ خواهی‌ رفت‌، و از هفت‌ راه‌ از حضور ایشان‌ خواهی‌ گریخت‌، و در تمامی‌ ممالك‌ جهان‌ به‌ تلاطم‌ خواهی‌ افتاد.

26 و بدن‌ شما برای‌ همۀ پرندگان‌ هوا و بهایم‌ زمین‌ خوراك‌ خواهد بود، و هیچ‌كس‌ آنها را دور نخواهد كرد.

27 خداوند تورا به‌ دُنبل‌ مصر و خُراج‌ و جَرَب‌ و خارشی‌ كه‌ تو از آن‌ شفا نتوانی‌ یافت‌، مبتلا خواهد ساخت‌.

28 خداوند تو را به‌ دیوانگی‌ و نابینایی‌ و پریشانی‌ دل‌ مبتلا خواهد ساخت‌.

29 و در وقت‌ ظهر مثل‌ كوری‌ كه‌ در تاریكی‌ لمس‌ نماید كورانه‌ راه‌ خواهی‌ رفت‌، و در راههای‌ خود كامیاب‌ نخواهی‌ شد، بلكه‌ در تمامی‌ روزهایت‌ مظلوم‌ و غارت‌شده‌ خواهی‌ بود، و نجات‌دهنده‌ای‌ نخواهد بود.

30 زنی‌ را نامزد خواهی‌ كرد و دیگری‌ با او خواهد خوابید. خانه‌ای‌ بنا خواهی‌ كرد و در آن‌ ساكن‌ نخواهی‌ شد. تاكستانی‌ غرس‌ خواهی‌ نمود و میوه‌اش‌ را نخواهی‌ خورد.

31 گاوت‌ در نظرت‌ كشته‌ شود و از آن‌ نخواهی‌ خورد. الاغت‌ پیش‌ روی‌ تو به‌ غارت‌ برده‌ شود و باز به‌ دست‌ تو نخواهد آمد. گوسفند تو به‌ دشمنت‌ داده‌ می‌شود و برای‌ تو رهاننده‌ای‌ نخواهد بود.

32 پسران‌ و دخترانت‌ به‌ امت‌ دیگر داده‌ می‌شوند، و چشمانت‌ نگریسته‌ از آرزوی‌ ایشان‌ تمامی‌ روز كاهیده‌ خواهد شد، و در دست‌ تو هیچ‌ قوه‌ای‌ نخواهد بود.

33 میوۀ زمینت‌ و مشقت‌ تو را امتی‌ كه‌ نشناخته‌ای‌، خواهند خورد، و همیشه‌ فقط‌ مظلوم‌ و كوفته‌شده‌ خواهی‌ بود.

34 به‌ حدی‌ كه‌ از چیزهایی‌ كه‌ چشمت‌ می‌بیند، دیوانه‌ خواهی‌ شد.

35 خداوند زانوها و ساقها و از كف‌ پا تا فرق‌ سر تو را به‌ دنبل‌ بد كه‌ از آن‌ شفا نتوانی‌ یافت‌، مبتلا خواهد ساخت‌.

36 خداوند تو را و پادشاهی‌ را كه‌ بر خود نصب‌ می‌نمایی‌، بسوی‌ امتی‌ كه‌ تو و پدرانت‌ نشناخته‌اید، خواهد برد، و در آنجا خدایان‌ غیر را از چوب‌ و سنگ‌ عبادت‌ خواهی‌ كرد.

37 و در میان‌ تمامی‌ امت‌هایی‌ كه‌ خداوند شما را به‌ آنجا خواهد برد، عبرت‌ و مثل‌ و سُخریه‌ خواهی‌ شد.

38 « تخم‌ بسیار به‌ مزرعه‌ خواهی‌ برد، و اندكی‌ جمع‌ خواهی‌ كرد چونكه‌ ملخ‌ آن‌ را خواهد خورد.

39 تاكستانها غرس‌ نموده‌، خدمت‌ آنها را خواهی‌ كرد، اما شراب‌ را نخواهی‌ نوشید و انگور را نخواهی‌ چید، زیرا كرم‌ آن‌ را خواهد خورد.

40 تو را در تمامی‌ حدودت‌ درختان‌ زیتون‌ خواهد بود، لكن‌ خویشتن‌ را به‌ زیت‌ تدهین‌ نخواهی‌ كرد، زیرا زیتون‌ تو نارس‌ ریخته‌ خواهد شد.

41 پسران‌ و دختران‌ خواهی‌ آورد، لیكن‌ از آنِ تو نخواهند بود، چونكه‌ به‌ اسیری‌ خواهند رفت‌.

42 تمامی‌ درختانت‌ و محصول‌ زمینت‌ را ملخ‌ به‌ تصرف‌ خواهد آورد.

43 غریبی‌ كه‌ در میان‌ تو است‌ بر تو به‌ نهایت‌ رفیع‌ و برافراشته‌ خواهد شد، و تو به‌ نهایت‌ پست‌ و متنزّل‌ خواهی‌ گردید.

44 او به‌ تو قرض‌ خواهد داد و تو به‌ او قرض‌ نخواهی‌ داد؛ او سر خواهد بود و تو دم‌ خواهی‌ بود.

45 « و جمیع‌ این‌ لعنتها به‌ تو خواهد رسید، و تو را تعاقب‌ نموده‌، خواهد دریافت‌ تا هلاك‌ شوی‌، از این‌ جهت‌ كه‌ قول‌ یهُوَه‌ خدایت‌ را گوش‌ ندادی‌ تا اوامر و فرایضی‌ را كه‌ به‌ تو امر فرموده‌ بود، نگاه‌ داری‌.

46 و تو را و ذریت‌ تو را تا به‌ ابد آیت‌ و شگفت‌ خواهد بود.

47 « از این‌ جهت‌ كه‌ یهُوَه‌ خدای‌ خود را به‌ شادمانی‌ و خوشی‌ دل‌ برای‌ فراوانی‌ همه‌ چیز عبادت‌ ننمودی‌.

48 پس‌ دشمنانت‌ را كه‌ خداوند بر تو خواهد فرستاد در گرسنگی‌ و تشنگی‌ و برهنگی‌ و احتیاج‌ همه‌ چیز خدمت‌ خواهی‌ نمود، و یوغ‌ آهنین‌ بر گردنت‌ خواهد گذاشت‌ تا تو را هلاك‌ سازد.

49 و خداوند از دور، یعنی‌ از اقصای‌ زمین‌، امتی‌ را كه‌ مثل‌ عقاب‌ می‌پرد بر تو خواهد آورد، امتی‌ كه‌ زبانش‌ را نخواهی‌ فهمید.

50 امتی‌ مهیب‌ صورت‌ كه‌ طرف‌ پیران‌ را نگاه‌ ندارد و بر جوانان‌ ترحم‌ ننماید.

51 و نتایج‌ بهایم‌ و محصول‌ زمینت‌ را بخورد تا هلاك‌ شوی‌. و برای‌ تو نیز غله‌ و شیره‌ و روغن‌ و بچه‌های‌ گاو و بره‌های‌ گوسفند را باقی‌ نگذارد تا تو را هلاك‌ سازد.

52 و تو را در تمامی‌ دروازه‌هایت‌ محاصره‌ كند تا دیواره‌های‌ بلند و حصین‌ كه‌ بر آنها توكل‌ داری‌، در تمامی‌ زمینت‌ منهدم‌ شود؛ و تو را در تمامی‌ دروازه‌هایت‌، در تمامی‌ زمینی‌ كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ به‌ تو می‌دهد، محاصره‌ خواهد نمود.

53 و میوۀ بطن‌ خود، یعنی‌ گوشت‌ پسران‌ و دخترانت‌ را كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ به‌ تو می‌دهد در محاصره‌ و تنگی‌ كه‌ دشمنانت‌ تو را به‌ آن‌ زبون‌ خواهند ساخت‌، خواهی‌ خورد.

54 مردی‌ كه‌ در میان‌ شما نرم‌ و بسیار متنعم‌ است‌، چشمش‌ بر برادر خود و زن‌ هم‌آغوش‌ خویش‌ و بقیۀ فرزندانش‌ كه‌ باقی‌ می‌مانند بد خواهد بود.

55 به‌ حدی‌ كه‌ به‌ احدی‌ از ایشان‌ از گوشت‌ پسران‌ خود كه‌ می‌خورد نخواهد داد زیرا كه‌ در محاصره‌ و تنگی‌ كه‌ دشمنانت‌ تو را در تمامی‌ دروازه‌هایت‌ به‌ آن‌ زبون‌ سازند، چیزی‌ برای‌ او باقی‌ نخواهد ماند.

56 و زنی‌ كه‌ در میان‌ شما نازك‌ و متنعم‌ است‌ كه‌ به‌ سبب‌ تنعم‌ و نازكی‌ خود جرأت‌ نمی‌كرد كه‌ كف‌ پای‌ خود را به‌ زمین‌ بگذارد، چشم‌ او بر شوهر هم‌آغوش‌ خود و پسر و دخترخویش‌ بد خواهد بود.

57 و بر مَشیمِه‌ای‌ كه‌ از میان‌ پایهای‌ او درآید و بر اولادی‌ كه‌ بزاید زیرا كه‌ آنها را به‌ سبب‌ احتیاج‌ همه‌ چیز در محاصره‌ و تنگی‌ كه‌ دشمنانت‌ در دروازه‌هایت‌ به‌ آن‌ تو را زبون‌ سازند، به‌ پنهانی‌ خواهد خورد.»

58 اگر به‌ عمل‌ نمودن‌ تمامی‌ كلمات‌ این‌ شریعت‌ كه‌ در این‌ كتاب‌ مكتوب‌ است‌، هوشیار نشوی‌ و از این‌ نام‌ مجید و مهیب‌، یعنی‌ یهُوَه‌، خدایت‌، نترسی‌،

59 آنگاه‌ خداوند بلایای‌ تو و بلایای‌ اولاد تو را عجیب‌ خواهد ساخت‌، یعنی‌ بلایای‌ عظیم‌ و مزمن‌ و مرضهای‌ سخت‌ و مزمن‌.

60 و تمامی‌ بیماریهای‌ مصر را كه‌ از آنها می‌ترسیدی‌ بر تو باز خواهد آورد و به‌ تو خواهد چسبید.

61 و نیز همۀ مرضها و همۀ بلایایی‌ كه‌ در طومار این‌ شریعت‌ مكتوب‌ نیست‌، آنها را خداوند بر تو مستولی‌ خواهد گردانید تا هلاك‌ شوی‌.

62 و گروه‌ قلیل‌ خواهید ماند، برعكس‌ آن‌ كه‌ مثل‌ ستارگان‌ آسمان‌ كثیر بودید، زیرا كه‌ آواز یهُوَه‌ خدای‌ خود را نشنیدید.

63 و واقع‌ می‌شود چنانكه‌ خداوند بر شما شادی‌ نمود تا به‌ شما احسان‌ كرده‌، شما را بیفزاید همچنین‌ خداوند بر شما شادی‌ خواهد نمود تا شما را هلاك‌ و نابود گرداند، و ریشه‌ شما از زمینی‌ كه‌ برای‌ تصرفش‌ در آن‌ داخل‌ می‌شوید كنده‌ خواهد شد.

64 و خداوند تو را در میان‌ جمیع‌ امت‌ها از كران‌ زمین‌ تا كران‌ دیگرش‌ پراكنده‌ سازد و در آنجا خدایان‌ غیر را از چوب‌ و سنگ‌ كه‌ تو و پدرانت‌ نشناخته‌اید، عبادت‌ خواهی‌ كرد.

65 و در میان‌ این‌ امت‌ها استراحت‌ نخواهی‌ یافت‌ و برای‌ كف‌ پایت‌ آرامی‌ نخواهد بود، و در آنجا یهُوَه‌ تو را دل‌ لرزان‌ و كاهیدگی‌ چشم‌ و پژمردگی‌ جان‌ خواهد داد.

66 و جان‌ تو پیش‌ رویت‌ معلق‌ خواهد بود، و شب‌ و روز ترسناك‌ شده‌، به‌ جان‌ خود اطمینان‌ نخواهی‌ داشت‌.

67 بامدادان‌ خواهی‌ گفت‌: كاش‌ كه‌ شام‌ می‌بود، و شامگاهان‌ خواهی‌ گفت‌: كاش‌كه‌ صبح‌ می‌بود، به‌ سبب‌ ترس‌ دلت‌ كه‌ به‌ آن‌ خواهی‌ ترسید، و به‌ سبب‌ رؤیت‌ چشمت‌ كه‌ خواهی‌ دید.

68 و خداوند تو را در كشتیها از راهی‌ كه‌ به‌ تو گفتم‌ آن‌ را دیگر نخواهی‌ دید به‌ مصر باز خواهد آورد، و خود را در آنجا به‌ دشمنان‌ خویش‌ برای‌ غلامی‌ و كنیزی‌ خواهید فروخت‌ و مشتری‌ نخواهد بود.»

 تثنييه 29

1 این‌ است‌ كلمات‌ عهدی‌ كه‌ خداوند در زمین‌ موآب‌ به‌ موسی‌ امر فرمود كه‌ با بنی‌اسرائیل‌ ببندد، سوای‌ آن‌ عهد كه‌ با ایشان‌ در حوریب‌ بسته‌ بود.

2 و موسی‌ تمامی‌ اسرائیل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ایشان‌ گفت‌: «هر آنچه‌ خداوند در زمین‌ مصر با فرعون‌ و جمیع‌ بندگانش‌ و تمامی‌ زمینش‌ عمل‌ نمود، شما دیده‌اید.

3 تجربه‌های‌ عظیم‌ كه‌ چشمان‌ تو دید و آیات‌ و آن‌ معجزات‌ عظیم‌.

4 اما خداوند دلی‌ را كه‌ بدانید و چشمانی‌ را كه‌ ببینید و گوشهایی‌ را كه‌ بشنوید تا امروز به‌ شما نداده‌ است‌.

5 و شما را چهل‌ سال‌ در بیابان‌ رهبری‌ نمودم‌ كه‌ لباس‌ شما مندرس‌ نگردید، و كفشها در پای‌ شما پاره‌ نشد.

6 نان‌ نخورده‌ و شراب‌ و مسكرت‌ ننوشیده‌اید، تا بدانید كه‌ من‌ یهُوَه‌ خدای‌ شما هستم‌.

7 و چون‌ به‌ اینجا رسیدید، سیحون‌، ملك‌ حشبون‌، و عوج‌، ملك‌ باشان‌، به‌ مقابلۀ شما برای‌ جنگ‌ بیرون‌ آمدند و آنها را مغلوب‌ ساختیم‌.

8 و زمین‌ ایشان‌ را گرفته‌، به‌ رؤبینیان‌ و جادیان‌ و نصف‌ سبط‌ منسی‌ به‌ ملكیت‌ دادیم‌.

9 پس‌ كلمات‌ این‌ عهد را نگاه‌ داشته‌، بجا آورید تادر هر چه‌ كنید كامیاب‌ شوید.

10 « امروز جمیع‌ شما به‌ حضور یهُوَه‌، خدای‌ خود حاضرید، یعنی‌ رؤسای‌ شما و اسباط‌ شما و مشایخ‌ شما و سروران‌ شما و جمیع‌ مردان‌ اسرائیل‌،

11 و اطفال‌ و زنان‌ شما و غریبی‌ كه‌ در میان‌ اردوی‌ شماست‌ از هیزم‌شكنان‌ تا آب‌كشان‌ شما،

12 تا در عهد یهُوَه‌ خدایت‌ و سوگند او كه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ امروز با تو استوار می‌سازد، داخل‌ شوی‌.

13 تا تو را امروز برای‌ خود قومی‌ برقرار دارد، و او خدای‌ تو باشد چنانكه‌ به‌ تو گفته‌ است‌، و چنانكه‌ برای‌ پدرانت‌، ابراهیم‌ و اسحاق‌ و یعقوب‌، قسم‌ خورده‌ است‌.

14 و من‌ این‌ عهد و این‌ قسم‌ را با شما تنها استوار نمی‌نمایم‌،

15 بلكه‌ با آنانی‌ كه‌ امروز با ما به‌ حضور یهُوَه‌ خدای‌ ما در اینجا حاضرند، و هم‌ با آنانی‌ كه‌ امروز در اینجا با ما حاضر نیستند.

16 زیرا شما می‌دانید كه‌ چگونه‌ در زمین‌ مصر سكونت‌ داشتیم‌، و چگونه‌ از میان‌ امت‌هایی‌ كه‌ عبور نمودید، گذشتیم‌.

17 و رجاسات‌ و بتهای‌ ایشان‌ را از چوب‌ و سنگ‌ و نقره‌ و طلا كه‌ در میان‌ ایشان‌ بود، دیدید.

18 تا در میان‌ شما مرد یا زن‌ یا قبیله‌ یا سبطی‌ نباشد كه‌ دلش‌ امروز از یهُوَه‌ خدای‌ ما منحرف‌ گشته‌، برود و خدایان‌ این‌ طوایف‌ را عبادت‌ نماید، مبادا در میان‌ شما ریشه‌ای‌ باشد كه‌ حنظل‌ و افسنتین‌ بار آورد.

19 « و مبادا چون‌ سخنان‌ این‌ لعنت‌ را بشنود در دلش‌ خویشتن‌ را بركت‌ داده‌، گوید: هر چند در سختی‌ دل‌ خود سلوك‌ می‌نمایم‌ تا سیراب‌ و تشنه‌ را با هم‌ هلاك‌ سازم‌، مرا سلامتی‌ خواهد بود.

20 خداوند او را نخواهد آمرزید، بلكه‌ در آن‌وقت‌ خشم‌ و غیرت‌ خداوند بر آن‌ شخص‌ دودافشان‌ خواهد شد، و تمامی‌ لعنتی‌ كه‌ در این‌ كتاب‌ مكتوب‌ است‌، بر آن‌ كس‌ نازل‌ خواهد شد، و خداوند نام‌ او را از زیر آسمان‌ محو خواهد ساخت‌.

21 و خداوند او را از جمیع‌ اسباط‌ اسرائیل‌ برای‌ بدی‌ جدا خواهد ساخت‌، موافق‌ جمیع‌ لعنتهای‌ عهدی‌ كه‌ در این‌ طومار شریعت‌ مكتوب‌ است‌.

22 و طبقۀ آینده‌ یعنی‌ فرزندان‌ شما كه‌ بعد از شما خواهند برخاست‌، و غریبانی‌ كه‌ از زمین‌ دور می‌آیند، خواهند گفت‌، هنگامی‌ كه‌ بلایای‌ این‌ زمین‌ و بیماریهایی‌ را كه‌ خداوند به‌ آن‌ می‌رساند ببینند،

23 و تمامی‌ زمین‌ آن‌ را كه‌ كبریت‌ و شوره‌ و آتش‌ شده‌، نه‌ كاشته‌ می‌شود و نه‌ حاصل‌ می‌روید و هیچ‌ علف‌ در آن‌ نمو نمی‌كند و مثل‌ انقلاب‌ سدوم‌ و عموره‌ و اَدمَه‌ و صبوئیم‌ كه‌ خداوند در غضب‌ و خشم‌ خود آنها را واژگون‌ ساخت‌، گشته‌ است‌؛

24 پس‌ جمیع‌ امت‌ها خواهند گفت‌: چرا خداوند با این‌ زمین‌ چنین‌ كرده‌ است‌ و شدت‌ این‌ خشم‌ عظیم‌ از چه‌ سبب‌ است‌؟

25 آنگاه‌ خواهند گفت‌: از این‌ جهت‌ كه‌ عهد یهُوَه‌ خدای‌ پدران‌ خود را كه‌ به‌ وقت‌ بیرون‌ آوردن‌ ایشان‌ از زمین‌ مصر با ایشان‌ بسته‌ بود، ترك‌ كردند،

26 و رفته‌، خدایان‌ غیر را عبادت‌ نموده‌، به‌ آنها سجده‌ كردند، خدایانی‌ را كه‌ نشناخته‌ بودند و قسمت‌ ایشان‌ نساخته‌ بود.

27 پس‌ خشم‌ خداوند بر این‌ زمین‌ افروخته‌ شده‌، تمامی‌ لعنت‌ را كه‌ در این‌ كتاب‌ مكتوب‌ است‌، بر آن‌ آورد.

28 و خداوند ریشۀ ایشان‌ را به‌ غضب‌ و خشم‌ و غیض‌ عظیم‌، از زمین‌ ایشان‌ كند و به‌ زمین‌ دیگر انداخت‌، چنانكه‌ امروز شده‌ است‌.

29 چیزهای‌ مخفی‌ از آن‌ یهُوَه‌خدای‌ ماست‌ و اما چیزهای‌ مكشوف‌ تا به‌ ابد از آن‌ ما و فرزندان‌ ما است‌، تا جمیع‌ كلمات‌ این‌ شریعت‌ را به‌ عمل‌ آوریم‌.

 تثنييه 30

1 و چون‌ جمیع‌ این‌ چیزها، یعنی‌ بركت‌ و لعنتی‌ كه‌ پیش‌ روی‌ تو گذاشتم‌ بر تو عارض‌ شود، و آنها را در میان‌ جمیع‌ امت‌هایی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، تو را به‌ آنجا خواهد راند، بیاد آوری‌،

2 و تو با فرزندانت‌ با تمامی‌ دل‌ و تمامی‌ جان‌ خود به‌ سوی‌ یهُوَه‌ خدایت‌ بازگشت‌ نموده‌، قول‌ او را موافق‌ هر آنچه‌ كه‌ من‌ امروز به‌ تو امر می‌فرمایم‌، اطاعت‌ نمایی‌،

3 آنگاه‌ یهُوَه‌ خدایت‌ اسیری‌ تو را برگردانیده‌، بر تو ترحم‌ خواهد كرد، و رجوع‌ كرده‌، تو را از میان‌ جمیع‌ امت‌هایی‌ كه‌ یهُوَه‌، خدایت‌، تو را به‌ آنجا پراكنده‌ كرده‌ است‌، جمع‌ خواهد نمود.

4 اگر آوارگی‌ تو تا كران‌ آسمان‌ بشود، یهُوَه‌، خدایت‌، تو را از آنجا جمع‌ خواهد كرد و تو را از آنجا خواهد آورد.

5 و یهُوَه‌، خدایت‌، تو را به‌ زمینی‌ كه‌ پدرانت‌ مالك‌ آن‌ بودند خواهد آورد، و مالك‌ آن‌ خواهی‌ شد، و بر تو احسان‌ نموده‌، تو را بیشتر از پدرانت‌ خواهد افزود.

6 « و یهُوَه‌ خدایت‌ دل‌ تو و دل‌ ذریت‌ تو را مختون‌ خواهد ساخت‌ تا یهُوَه‌ خدایت‌ را به‌ تمامی‌ دل‌ و تمامی‌ جان‌ خود دوست‌ داشته‌، زنده‌ بمانی.

7 و یهُوَه‌ خدایت‌ جمیع‌ این‌ لعنتها را بر دشمنان‌ و بر خصمانت‌ كه‌ تو را آزردند، نازل‌ خواهد گردانید.

8 و تو بازگشت‌ نموده‌، قول‌ خداوند را اطاعت‌ خواهی‌ كرد، و جمیع‌ اوامر اورا كه‌ من‌ امروز به‌ تو امر می‌فرمایم‌، بجا خواهی‌ آورد.

9 و یهُوَه‌، خدایت‌، تو را در تمامی‌ اعمال‌ دستت‌ و در میوۀ بطنت‌ و نتایج‌ بهایمت‌ و محصول‌ زمینت‌ به‌ نیكویی‌ خواهد افزود، زیرا خداوند بار دیگر بر تو برای‌ نیكویی‌ شادی‌ خواهد كرد، چنانكه‌ بر پدران‌ تو شادی‌ نمود،

10 اگر آواز یهُوَه‌ خدای‌ خود را اطاعت‌ نموده‌، اوامر و فرایض‌ او را كه‌ در طومار این‌ شریعت‌ مكتوب‌ است‌، نگاه‌ داری‌، و به‌ سوی‌ یهُوَه‌، خدای‌ خود، با تمامی‌ دل‌ و تمامی‌ جان‌ بازگشت‌ نمایی‌.

11 « زیرا این‌ حكمی‌ كه‌ من‌ امروز به‌ تو امر می‌فرمایم‌، برای‌ تو مشكل‌ نیست‌ و از تو دور نیست‌.

12 نه‌ در آسمان‌ است‌ تا بگویی‌ كیست‌ كه‌ به‌ آسمان‌ برای‌ ما صعود كرده‌، آن‌ را نزد ما بیاورد و آن‌ را به‌ ما بشنواند تا به‌ عمل‌ آوریم‌؛

13 و نه‌ آن‌ طرف‌ دریا كه‌ بگویی‌ كیست‌ كه‌ برای‌ ما به‌ آنطرف‌ دریا عبور كرده‌، آن‌ را نزد ما بیاورد و به‌ ما بشنواند تا به‌ عمل‌ آوریم‌.

14 بلكه‌ این‌ كلام‌، بسیار نزدیك‌ توست‌ و در دهان‌ و دل‌ توست‌ تا آن‌ را بجا آوری‌.

15 « ببین‌ امروز حیات‌ و نیكویی‌ و موت‌ و بدی‌ را پیش‌ روی‌ تو گذاشتم‌.

16 چونكه‌ من‌ امروز تو را امر می‌فرمایم‌ كه‌ یهُوَه‌ خدای‌ خود را دوست‌ بداری‌ و در طریقهای‌ او رفتار نمایی‌، و اوامر و فرایض‌ و احكام‌ او را نگاه‌ داری‌ تا زنده‌ مانده‌، افزوده‌ شوی‌، و تا یهُوَه‌، خدایت‌، تو را در زمینی‌ كه‌ برای‌ تصرفش‌ به‌ آن‌ داخل‌ می‌شوی‌، بركت‌ دهد.

17 لیكن‌ اگر دل‌ تو برگردد و اطاعت‌ ننمایی‌ و فریفته‌ شده‌، خدایان‌ غیر را سجده‌ و عبادت‌نمایی‌،

18 پس‌ امروز به‌ شما اطلاع‌ می‌دهم‌ كه‌ البته‌ هلاك‌ خواهید شد، و در زمینی‌ كه‌ از اردن‌ عبور می‌كنید تا در آن‌ داخل‌ شده‌، تصرف‌ نمایید، عمر طویل‌ نخواهید داشت‌.

19 امروز آسمان‌ و زمین‌ را بر شما شاهد می‌آورم‌ كه‌ حیات‌ و موت‌ و بركت‌ و لعنت‌ را پیش‌ روی‌ تو گذاشتم‌؛ پس‌ حیات‌ را برگزین‌ تا تو با ذریتت‌ زنده‌ بمانی‌.

20 و تا یهُوَه‌ خدای‌ خود را دوست‌ بداری‌ و آواز او را بشنوی‌ و به‌ او ملصق‌ شوی‌، زیرا كه‌ او حیات‌ تو و درازی‌ عمر توست‌ تا در زمینی‌ كه‌ خداوند برای‌ پدرانت‌، ابراهیم‌ و اسحاق‌ و یعقوب‌، قسم‌ خورد كه‌ آن‌ را به‌ ایشان‌ بدهد، ساكن‌ شوی‌.»

 تثنييه 31

1 و موسی‌ رفته‌، این‌ سخنان‌ را به‌ تمامی اسرائیل‌ بیان‌ كرد،

2 و به‌ ایشان‌ گفت‌: «من‌ امروز صد و بیست‌ ساله‌ هستم‌ و دیگر طاقت‌ خروج‌ و دخول‌ ندارم‌، و خداوند به‌ من‌ گفته‌ است‌ كه‌ از این‌ اردن‌ عبور نخواهی‌ كرد.

3 یهُوَه‌ خدای‌ تو، خود به‌ حضور تو عبور خواهد كرد، و او این‌ امت‌ها را از حضور تو هلاك‌ خواهد ساخت‌، تا آنها را به‌ تصرف‌ آوری‌، و یوشع‌ نیز پیش‌ روی‌ تو عبور خواهد نمود چنانكه‌ خداوند گفته‌ است‌.

4 و خداوند چنانكه‌ به‌ سیحون‌ و عوج‌، دو پادشاه‌ اموریان‌، كه‌ هلاك‌ ساخت‌ و به‌ زمین‌ ایشان‌ عمل‌ نمود، به‌ اینها نیز رفتار خواهد كرد.

5 پس‌ چون‌ خداوند ایشان‌ را به‌ دست‌ شما تسلیم‌ كند، شما با ایشان‌ موافق‌ تمامی‌ حكمی‌ كه‌ به‌ شما امر فرمودم‌، رفتار نمایید.

6 قوی‌ و دلیر باشید و از ایشان‌ ترسان‌ و هراسان‌ مباشید، زیرا یهُوَه‌،خدایت‌، خود با تو می‌رود و تو را وا نخواهد گذاشت‌ و ترك‌ نخواهد نمود.»

7 و موسی‌ یوشع‌ را خوانده‌، در نظـر تمامی‌ اسرائیل‌ به‌ او گفت‌: «قوی‌ و دلیر بـاش‌ زیرا كه‌ تو با این‌ قوم‌ به‌ زمینـی‌ كه‌ خداوند برای‌ پـدران‌ ایشـان‌ قسم‌ خورد كه‌ به‌ ایشان‌ بدهد داخل‌ خواهی‌ شد، و تو آن‌ را برای‌ ایشـان‌ تقسیم‌ خواهی‌ نمود.

8 و خداوند خود پیش‌ روی‌ تو می‌رود. او با تو خواهد بود و تو را وانخواهد گذاشت‌ و ترك‌ نخواهد نمود. پس‌ ترسان‌ و هراسان‌ مباش‌.»

9 و موسی‌ این‌ تورات‌ را نوشته‌، آن‌ را به‌ بنی‌لاوی‌ كَهَنه‌ كه‌ تابوت‌ عهد خداوند را برمی‌داشتند و به‌ جمیع‌ مشایخ‌ اسرائیل‌ سپرد.

10 و موسی‌ ایشان‌ را امر فرموده‌، گفت‌: «كه‌ در آخر هر هفت‌ سال‌، در وقتِ معینِ سالِ انفكاك‌ در عید خیمه‌ها،

11 چون‌ جمیع‌ اسرائیل‌ بیایند تا به‌ حضور یهُوَه‌ خدای‌ تو در مكانی‌ كه‌ او برگزیند حاضر شوند، آنگاه‌ این‌ تورات‌ را پیش‌ جمیع‌ اسرائیل‌ در سمع‌ ایشان‌ بخوان‌.

12 قوم‌ را از مردان‌ و زنان‌ و اطفال‌ و غریبانی‌ كه‌ در دروازه‌های‌ تو باشند جمع‌ كن‌ تا بشنوند، و تعلیم‌ یافته‌، از یهُوَه‌ خدای‌ شما بترسند و به‌ عمل‌ نمودن‌ جمیع‌ سخنان‌ این‌ تورات‌ هوشیار باشند.

13 و تا پسران‌ ایشان‌ كه‌ ندانسته‌اند، بشنوند، و تعلیم‌ یابند، تا مادامی‌ كه‌ شما بر زمینی‌ كه‌ برای‌ تصرفش‌ از اردن‌ عبور می‌كنید زنده‌ باشید، از یهُوَه‌ خدای‌ شما بترسند.»

14 و خداوند به‌ موسی‌ گفت‌: «اینك‌ ایام‌ مردن‌ تو نزدیك‌ است‌؛ یوشع‌ را طلب‌ نما و در خیمۀ اجتماع‌ حاضر شوید تا او را وصیت‌ نمایم‌.» پس‌ موسی‌ و یوشع‌ رفته‌، در خیمۀ اجتماع‌ حاضر شدند.

15 و خداوند در ستون‌ ابر در خیمه‌ ظاهر شد و ستون‌ ابر، بر در خیمه‌ ایستاد.

16 و خداوند به‌ موسی‌ گفت‌: «اینك‌ با پدران‌ خود می‌خوابی‌؛ و این‌ قوم‌ برخاسته‌، در پی‌ خدایان‌ بیگانۀ زمینی‌ كه‌ ایشان‌ به‌ آنجا در میان‌ آنها می‌روند، زنا خواهند كرد و مرا ترك‌ كرده‌، عهدی‌ را كه‌ با ایشان‌ بستم‌، خواهند شكست‌.

17 و در آن‌ روز، خشم‌ من‌ بر ایشان‌ مشتعل‌ شده‌، ایشان‌ را ترك‌ خواهم‌ نمود، و روی‌ خود را از ایشان‌ پنهان‌ كرده‌، تلف‌ خواهند شد، و بدیها و تنگیهای‌ بسیار به‌ ایشان‌ خواهد رسید، به‌ حدی‌ كه‌ در آن‌ روز خواهند گفت‌: آیا این‌ بدیها به‌ ما نرسید از این‌ جهت‌ كه‌ خدای‌ ما در میان‌ ما نیست‌؟

18 و به‌ سبب‌ تمامی‌ بدی‌ كه‌ كرده‌اند كه‌ به‌ سوی‌ خدایان‌ غیر برگشته‌اند، من‌ در آن‌ روز البته‌ روی‌ خود را پنهان‌ خواهم‌ كرد.

19 پس‌ الا´ن‌ این‌ سرود را برای‌ خود بنویسید و تو آن‌ را به‌ بنی‌اسرائیل‌ تعلیم‌ داده‌، آن‌ را در دهان‌ ایشان‌ بگذار تا این‌ سرود برای‌ من‌ بر بنی‌اسرائیل‌ شاهد باشد.

20 زیرا چون‌ ایشان‌ را به‌ زمینی‌ كه‌ برای‌ پدران‌ ایشان‌ قسم‌ خورده‌ بودم‌ كه‌ به‌ شیر و شهد جاری‌ است‌، درآورده‌ باشم‌، و چون‌ ایشان‌ خورده‌، و سیر شده‌، و فربه‌ گشته‌ باشند، آنگاه‌ ایشان‌ به‌ سوی‌ خدایان‌ غیر برگشته‌، آنها را عبادت‌ خواهند نمود، و مرا اهانت‌ كرده‌، عهد مرا خواهند شكست‌.

21 و چون‌بدیها و تنگیهای‌ بسیار بر ایشان‌ عارض‌ شده‌ باشد، آنگاه‌ این‌ سرود مثل‌ شاهد پیش‌ روی‌ ایشان‌ شهادت‌ خواهد داد، زیرا كه‌ از دهان‌ ذریت‌ ایشان‌ فراموش‌ نخواهد شد، زیرا خیالات‌ ایشان‌ را نیز كه‌ امروز دارند می‌دانم‌، قبل‌ از آن‌ كه‌ ایشان‌ را به‌ زمینی‌ كه‌ دربارۀ آن‌ قسم‌ خوردم‌، درآورم‌.»

22 پس‌ موسی‌ این‌ سرود را در همان‌ روز نوشته‌، به‌ بنی‌اسرائیل‌ تعلیم‌ داد.

23 و یوشع‌ بن‌نون‌ را وصیت‌ نموده‌، گفت‌: «قوی‌ و دلیر باش‌ زیرا كه‌ تو بنی‌اسرائیل‌ را به‌ زمینی‌ كه‌ برای‌ ایشان‌ قسم‌ خوردم‌ داخل‌ خواهی‌ ساخت‌، و من‌ با تو خواهم‌ بود.»

24 و واقع‌ شد كه‌ چون‌ موسی‌ نوشتن‌ كلمات‌ این‌ تورات‌ را در كتاب‌، تماماً به‌ انجام‌ رسانید،

25 موسی‌ به‌ لاویانی‌ كه‌ تابوت‌ عهد خداوند را برمی‌داشتند وصیت‌ كرده‌، گفت‌:

26 « این‌ كتاب‌ تورات‌ را بگیرید و آن‌ را در پهلوی‌ تابوت‌ عهد یهُوَه‌، خدای‌ خود، بگذارید تا در آنجا برای‌ شما شاهد باشد.

27 زیرا كه‌ من‌ تمرد و گردن‌كشی‌ شما را می‌دانم‌. اینك‌ امروز كه‌ من‌ هنوز با شما زنده‌ هستم‌ بر خداوند فتنه‌ انگیخته‌اید، پس‌ چند مرتبه‌ زیاده‌ بعد از وفات‌ من‌.

28 جمیع‌ مشایخ‌ اسباط‌ و سروران‌ خود را نزد من‌ جمع‌ كنید تا این‌ سخنان‌ را در گوش‌ ایشان‌ بگویم‌، و آسمان‌ و زمین‌ را بر ایشان‌ شاهد بگیرم‌.

29 زیرا می‌دانم‌ كه‌ بعد از وفات‌ من‌، خویشتن‌ را بالكلّ فاسد گردانیده‌، از طریقی‌ كه‌ به‌ شما امر فرمودم‌ خواهید برگشت‌، و در روزهای‌ آخر بدی‌ بر شما عارض‌ خواهد شد، زیرا كه‌ آنچه‌ در نظر خداوند بد است‌ خواهید كرد، و از اعمال‌ دست‌ خود، خشم‌ خداوند را به‌هیجان‌ خواهید آورد.»

30 پس‌ موسی‌ كلمات‌ این‌ سرود را در گوش‌ تمامی‌ جماعت‌ اسرائیل‌ تماماً گفت‌:

 تثنييه 32

1 ای‌ آسمان‌ گوش‌ بگیر تا بگویم‌.و زمین‌ سخنان‌ دهانم‌ را بشنود.

2 تعلیم‌ من‌ مثل‌ باران‌ خواهد بارید، و كلام‌ من‌ مثل‌ شبنم‌ خواهد ریخت‌. مثل‌ قطره‌های‌ باران‌ بر سبزۀ تازه‌، و مثل‌ بارشها بر نباتات‌.

3 زیرا كه‌ نام‌ یهُوَه‌ را ندا خواهم‌ كرد. خدای‌ ما را به‌ عظمت‌ وصف‌ نمایید.

4 او صخره‌ است‌ و اعمال‌ او كامل‌. زیرا همۀ طریقهای‌او انصاف‌ است‌. خدای‌ امین‌ و از ظلم‌ مبرا. عادل‌ و راست‌ است‌ او.

5 ایشان‌ خود را فاسد نموده‌، فرزندان‌ او نیستند بلكه‌ عیب‌ ایشانند. طبقۀ كج‌ و متمردند.

6 آیا خداوند را چنین‌ مكافات‌ می‌دهید، ای‌ قوم‌ احمق‌ و غیر حكیم‌؟ آیا او پدر و مالك‌ تو نیست‌؟ او تو را آفرید و استوار نمود.

7 ایام‌ قدیم‌ را بیاد آور؛ در سالهای‌ دهر به‌ دهر تأمل‌ نما. از پدر خود بپرس‌ تا تو را آگاه‌ سازد، و از مشایخ‌ خویش‌ تا تو را اطلاع‌ دهند.

8 چون‌ حضرت‌ اعلی‌ به‌ امت‌ها نصیب‌ ایشان‌ را داد و بنی‌آدم‌ را منتشر ساخت‌، آنگاه‌ حدود امت‌ها را قرار داد، برحسب‌ شمارۀ بنی‌اسرائیل‌.

9 زیرا كه‌ نصیب‌ یهُوَه‌ قوم‌ وی‌ است‌، و یعقوب‌ قرعۀ میراث‌ اوست‌.

10 او را در زمین‌ ویران‌ یافت‌، و در بیابان‌ خراب‌ و هولناك‌. او را احاطه‌ كرده‌، منظور داشت‌ و او رامثل‌ مردمك‌ چشم‌ خود محافظت‌ نمود.

11 مثل‌ عقابی‌ كه‌ آشیانۀ خود را حركت‌ دهد و بچه‌های‌ خود را فرو گیرد و بالهای‌ خود را پهن‌ كرده‌، آنها را بردارد و آنها را بر پرهای‌ خود ببرد.

12 همچنین‌ خداوند تنها او را رهبری‌ نمود و هیچ‌ خدای‌ بیگانه‌ با وی‌ نبود.

13 او را بر بلندیهای‌ زمین‌ سوار كرد تا از محصولات‌ زمین‌ بخورد و شهد را از صخره‌ به‌ او داد تا مكید و روغن‌ را از سنگ‌ خارا.

14 كرۀ گاوان‌ و شیر گوسفندان‌ را با پیه‌ بره‌ها و قوچها را از جنس‌ باشان‌ و بزها و پیه‌ گُرده‌های‌ گندم‌ را؛ و شراب‌ از عصیر انگور نوشیدی‌.

15 لیكن‌ یشُّورون‌ فربه‌ شده‌، لگد زد. تو فربه‌ و تنومند و چاق‌شده‌ای‌. پس‌ خدایی‌ را كه‌ او را آفریده‌ بود، ترك‌ كرد. و صخرۀ نجات‌ خود را حقیر شمرد.

16 او را به‌ خدایان‌ غریب‌ به‌ غیرت‌ آوردند و خشم‌ او را به‌ رجاسات‌ جنبش‌ دادند.

17 برای‌ دیوهایی‌ كه‌ خدایان‌ نبودند، قربانی‌ گذرانیدند، برای‌ خدایانی‌ كه‌ نشناخته‌ بودند، برای‌ خدایان‌ جدید كه‌ تازه‌ به‌ وجود آمده‌، و پدران‌ ایشان‌ از آنها نترسیده‌ بودند.

18 و به‌ صخره‌ای‌ كه‌ تو را تولید نمود، اعتنا ننمودی‌، و خدای‌ آفرینندۀ خود را فراموش‌ كردی‌.

19 چون‌ یهُوَه‌ این‌ را دید ایشان‌ را مكروه‌ داشت‌. چونكه‌ پسران‌ و دخترانش‌ خشم‌ او را به‌ هیجان‌ آوردند.

20 پس‌ گفت‌ روی‌ خود را از ایشان‌ خواهم‌ پوشید تا ببینم‌ كه‌ عاقبت‌ ایشان‌ چه‌ خواهد بود.زیرا طبقۀ بسیار گردن‌كشند و فرزندانی‌ كه‌ امانتی‌ در ایشان‌ نیست‌.

21 ایشان‌ مرا به‌ آنچه‌ خدا نیست‌ به‌ غیرت‌ آوردند و به‌ اباطیل‌ خود مرا خشمناك‌ گردانیدند. و من‌ ایشان‌ را به‌ آنچه‌ قوم‌ نیست‌ به‌ غیرت‌ خواهم‌ آورد و به‌ امت‌ باطل‌، ایشان‌ را خشمناك‌ خواهم‌ ساخت‌.

22 زیرا آتشی‌ در غضب‌ من‌ افروخته‌ شده‌ و تا هاویۀ پایین‌ترین‌ شعله‌ور شده‌ است‌ و زمین‌ را با حاصلش‌ می‌سوزاند و اساس‌ كوهها را آتش‌ خواهد زد.

23 بر ایشان‌ بلایا را جمع‌ خواهم‌ كرد و تیرهای‌ خود را تماماً بر ایشان‌ صرف‌ خواهم‌ نمود.

24 از گرسنگی‌ كاهیده‌، و از آتش‌ تب‌، و از وبای‌ تلخ‌ تلف‌ می‌شوند و دندانهای‌ وحوش‌ را به‌ ایشان‌ خواهم‌ فرستاد، با زهر خزندگان‌ زمین‌.

25 شمشیر از بیرون‌ و دهشت‌ از اندرون‌، ایشان‌ را بی‌اولاد خواهد ساخت‌. هم‌ جوان‌ و هم‌ دوشیزه‌ را. شیرخواره‌ را با ریش‌سفید هلاك‌ خواهد كرد.

26 می‌گفتم‌ ایشان‌ را پراكنده‌ كنم‌ و ذكر ایشان‌ را از میان‌ مردم‌، باطل‌ سازم‌.

27 اگر از كینۀ دشمن‌ نمی‌ترسیدم‌ كه‌ مبادا مخالفان‌ ایشان‌ برعكس‌ آن‌ فكر كنند، و بگویند دست‌ ما بلند شده‌، و یهُوَه‌ همۀ این‌ را نكرده‌ است‌.

28 زیرا كه‌ ایشان‌ قومِ گمْ كرده‌ تدبیر هستند، و در ایشان‌ بصیرتی‌ نیست‌.

29 كاش‌ كه‌ حكیم‌ بوده‌، این‌ را می‌فهمیدید و در عاقبت‌ خود تأمل‌ می‌نمودند.

30 چگونه‌ یك‌ نفر هزار را تعاقب‌ می‌كرد و دو نفر ده‌هزار را منهزم‌ می‌ساختند. اگر صخرۀ ایشان‌،ایشان‌ را نفروخته‌. و خداوند ، ایشان‌ را تسلیم‌ ننموده‌ بود.

31 زیرا كه‌ صخرۀ ایشان‌ مثل‌ صخرۀ ما نیست‌. اگرچه‌ هم‌ دشمنان‌ ما خود، حَكَم‌ باشند.

32 زیرا كه‌ مُوِ ایشان‌ از موهای‌ سدوم‌ است‌، و از تاكستانهای‌ عموره‌. انگورهای‌ ایشان‌ انگورهای‌ حنظل‌ است‌، و خوشه‌های‌ ایشان‌ تلخ‌ است‌.

33 شراب‌ ایشان‌ زهر اژدرهاست‌ و سم‌ قاتل‌ افعی.

34 آیا این‌ نزد من‌ مكنون‌ نیست‌ و در خزانه‌های‌ من‌ مختوم‌ نی‌؟

35 انتقام‌ و جزا از آن‌ من‌ است‌، هنگامی‌ كه‌ پایهای‌ ایشان‌ بلغزد، زیرا كه‌ روز هلاكت‌ ایشان‌ نزدیك‌ است‌ و قضای‌ ایشان‌ می‌شتابد.

36 زیرا خداوند ، قوم‌ خود را داوری‌ خواهد نمود و بر بندگان‌ خویش‌ شفقت‌ خواهد كرد. چون‌ می‌بیند كه‌ قوت‌ ایشان‌ نابود شده‌، و هیچكس‌ چه‌ غلام‌ و چه‌ آزاد باقی‌ نیست‌.

37 و خواهد گفت‌: خدایان‌ ایشان‌ كجایند، و صخره‌ای‌ كه‌ بر آن‌ اعتماد می‌داشتند؟

38 كه‌ پیه‌ قربانی‌های‌ ایشان‌ را می‌خوردند و شراب‌ هدایای‌ ریختنی‌ ایشان‌ را می‌نوشیدند؟ آنها برخاسته‌، شما را امداد كنند و برای‌ شما ملجأ باشند!

39 الا´ن‌ ببینید كه‌ من‌ خود، او هستم‌. و با من‌ خدای‌ دیگری‌ نیست‌. من‌ می‌میرانم‌ و زنده‌ می‌كنم‌. مجروح‌ می‌كنم‌ و شفا می‌دهم‌. و از دست‌ من‌ رهاننده‌ای‌ نیست‌.

40 زیرا كه‌ دست‌ خود را به‌ آسمان‌ برمی‌افرازم‌، و می‌گویم‌ كه‌ من‌ تا ابدالا´باد زنده‌ هستم‌.

41 اگر شمشیرِ براق‌ خود را تیز كنم‌ و قصاص‌ را به‌ دست‌ خود گیرم‌. آنگاه‌ از دشمنان‌ خود انتقام‌ خواهم‌ كشید. و به‌ خصمان‌ خود مكافات‌ خواهم‌ رسانید.

42 تیرهای‌ خود را از خون‌ مست‌ خواهم‌ ساخت‌. و شمشیر من‌ گوشت‌ را خواهد خورد. از خون‌ كشتگان‌ و اسیران‌، با رؤسای‌ سروران‌ دشمن‌.

43 ای‌ امت‌ها با قوم‌ او آواز شادمانی‌ دهید. زیرا انتقام‌ خون‌ بندگان‌ خود را گرفته‌ است‌ و از دشمنان‌ خود انتقام‌ كشیده‌ و برای‌ زمین‌ خود و قوم‌ خویش‌ كفاره‌ نموده‌ است‌.

44 و موسی‌ آمده‌، تمامی‌ سخنان‌ این‌ سرود را به‌ سمع‌ قوم‌ رسانید، او و یوشع‌ بن‌نون‌.

45 و چون‌ موسی‌ از گفتن‌ همۀ این‌ سخنان‌ به‌ تمامی‌ اسرائیل‌ فارغ‌ شد،

46 به‌ ایشان‌ گفت‌: «دل‌ خود را به‌ همۀ سخنانی‌ كه‌ من‌ امروز به‌ شما شهادت‌ می‌دهم‌، مشغول‌ سازید، تا فرزندان‌ خود را حكم‌ دهید كه‌ متوجه‌ شده‌، تمامی‌ كلمات‌ این‌ تورات‌ را به‌ عمل‌ آورند.

47 زیرا كه‌ این‌ برای‌ شما امر باطل‌ نیست‌، بلكه‌ حیات‌ شماست‌، و به‌ واسطۀ این‌ امر، عمر خود را در زمینی‌ كه‌ شما برای‌ تصرفش‌ از اردن‌ به‌ آنجا عبور می‌كنید، طویل‌ خواهید ساخت‌.»

48 و خداوند در همان‌ روز، موسی‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:

49 « به‌ این‌ كوه‌ عباریم‌ یعنی‌ جبل‌نبو كه‌ در زمین‌ موآب‌ در مقابل‌ اریحاست‌ برآی‌، و زمین‌ كنعان‌ را كه‌ من‌ آن‌ را به‌ بنی‌اسرائیل‌ به‌ ملكیت‌ می‌دهم‌، ملاحظه‌ كن‌.

50 و تو در كوهی‌ كه‌به‌ آن‌ برمی‌آیی‌ وفات‌ كرده‌، به‌ قوم‌ خود ملحق‌ شو، چنانكه‌ برادرت‌ هارون‌ در كوه‌ هور مرد و به‌ قوم‌ خود ملحق‌ شد.

51 زیرا كه‌ شما در میان‌ بنی‌اسرائیل‌ نزد آب‌ مریبا قادش‌ در بیابان‌ سین‌ به‌ من‌ تقصیر نمودید، چون‌ كه‌ مرا در میان‌ بنی‌اسرائیل‌ تقدیس‌ نكردید.

52 پس‌ زمین‌ را پیش‌ روی‌ خود خواهی‌ دید، لیكن‌ به‌ آنجا به‌ زمینی‌ كه‌ به‌ بنی‌اسرائیل‌ می‌دهم‌، داخل‌ نخواهی‌ شد.»

 تثنييه 33

1 و این‌ است‌ بركتی‌ كه‌ موسی‌، مرد خدا،قبل‌ از وفاتش‌ به‌ بنی‌اسرائیل‌ بركت‌ داده‌،

2 گفت‌: «یهُوَه‌ از سینا آمد، و از سعیر بر ایشان‌ طلوع‌ نمود و از جَبَل‌ فاران‌ درخشان‌ گردید و با كرورهای‌ مقدسین‌ آمد، و از دست‌ راست‌ او برای‌ ایشان‌ شریعت‌ آتشین‌ پدید آمد.

3 به‌ درستی‌ كه‌ قوم‌ خود را دوست‌ می‌دارد و جمیع‌ مقدسانش‌ در دست‌ تو هستند و نزد پایهای‌ تو نشسته‌، هر یكی‌ از كلام‌ تو بهره‌مند می‌شوند.

4 موسی‌ برای‌ ما شریعتی‌ امر فرمود كه‌ میراث‌ جماعت‌ یعقوب‌ است‌.

5 و او در یشّورون‌ پادشاه‌ بود، هنگامی‌ كه‌ رؤسای‌ قوم‌ اسباط‌ اسرائیل‌ با هم‌ جمع‌ شدند.

6 رؤبین‌ زنده‌ بماند و نمیرد و مردان‌ او در شماره‌ كم‌ نباشند.»

7 و این‌ است‌ دربارۀ یهودا كه‌ گفت‌: «ای‌ خداوند آواز یهودا را بشنو، و او را به‌ قوم‌ خودش‌ برسان‌. به‌ دستهای‌ خود برای‌ خویشتن‌ جنگ‌ می‌كند و تو از دشمنانش‌ معاون‌ می‌باشی‌.»

8 و دربارۀ لاوی‌ گفت‌: «تمیم‌ و اوریم‌ تو نزد مرد مقدس‌ توست‌ كه‌ او را در مسّا امتحان‌نمودی‌. و با او نزد آب‌ مریبا منازعت‌ كردی‌.

9 كه‌ دربارۀ پدر و مادر خود گفت‌ كه‌ ایشان‌ را ندیده‌ام‌ و برادران‌ خود را نشناخت‌. و پسران‌ خود را ندانست‌. زیرا كه‌ كلام‌ تو را نگاه‌ می‌داشتند و عهد تو را محافظت‌ می‌نمودند.

10 احكام‌ تو را به‌ یعقوب‌ تعلیم‌ خواهند داد و شریعت‌ تو را به‌ اسرائیل‌. بخور به‌ حضور تو خواهند آورد و قربانی‌های‌ سوختنی‌ بر مذبح‌ تو.

11 ای‌ خداوند اموال‌ او را بركت‌ بده‌، و اعمال‌ دستهای‌ او را قبول‌ فرما. كمرهای‌ مقاومت‌كنندگانش‌ را بشكن‌. كمرهای‌ خصمان‌ او را كه‌ دیگر برنخیزند.»

12 و دربارۀ بنیامین‌ گفت‌: «حبیب‌ خداوند نزد وی‌ ایمن‌ ساكن‌ می‌شود. تمامی‌ روز او را مستور می‌سازد و در میان‌ كتفهایش‌ ساكن‌ می‌شود.»

13 و دربارۀ یوسف‌ گفت‌: «زمینش‌ از خداوند مبارك‌ باد، از نفایس‌ آسمان‌ و از شبنم‌، و از لجه‌ها كه‌ در زیرش‌ مقیم‌ است‌؛

14 از نفایس‌ محصولات‌ آفتاب‌ و از نفایس‌ نباتات‌ ماه‌؛

15 از فخرهای‌ كوههای‌ قدیم‌، و از نفایس‌ تلهای‌ جاودانی‌.

16 از نفایس‌ زمین‌ و پری‌ آن‌، و از رضامندی‌ او كه‌ در بوته‌ ساكن‌ بود. بركت‌ بر سر یوسف‌ برسد و بر فرق‌ سر آنكه‌ از برادران‌ خود ممتاز گردید.

17 جاه‌ او مثل‌ نخست‌زادۀ گاوش‌ باشد و شاخهایش‌ مثل‌ شاخهای‌ گاو وحشی‌. با آنها امت‌ها را جمیعاً تا به‌ اقصای‌ زمین‌ خواهد زد. و اینانند ده‌هزارهای‌ افرایم‌ و هزارهای‌ مَنَسّی‌.»

18 و دربارۀ زبولون‌ گفت‌: «ای‌ زبولون‌ در بیرون‌ رفتنت‌ شاد باش‌، و تو ای‌ یسّاكار در خیمه‌های‌ خویش‌.

19 قومها را به‌ كوه‌ دعوت‌ خواهند نمود. در آنجا قربانی‌های‌ عدالت‌ را خواهند گذرانید.زیرا كه‌ فراوانی‌ دریا را خواهند مكید و خزانه‌های‌ مخفی‌ ریگ‌ را.»

20 و دربـارۀ جـاد گفت‌: «متبـارك‌ باد آنكه‌ جـاد را وسیع‌ گرداند. مثل‌ شیرماده‌ ساكن‌ باشد، و بازو و فرق‌ را نیز می‌درد،

21 و حصّه‌ بهترین‌ را برای‌ خـود نگاه‌ دارد، زیرا كه‌ در آنجا نصیب‌ حاكم‌ محفوظ‌ است‌ و با رؤسای‌ قوم‌ می‌آید و عدالت‌ خداوند و احكامش‌ را با اسرائیل‌ بجا می‌آورد.»

22 و دربارۀ دان‌ گفت‌: «دان‌ بچۀ شیر است‌ كه‌ از باشان‌ می‌جهد.»

23 و دربارۀ نفتالی‌ گفت‌: «ای‌ نفتالی‌ از رضامندی‌ خداوند سیر شو. و از بركت‌ او مملو گردیده‌، مغرب‌ و جنوب‌ را به‌ تصرف‌ آور.»

24 و دربارۀ اشیر گفت‌: «اشیر از فرزندان‌ مبارك‌ شود، و نزد برادران‌ خود مقبول‌ شده‌، پای‌ خود را به‌ روغن‌ فرو برد.

25 نعلین‌ تو از آهن‌ و برنج‌ است‌، و مثل‌ روزهایت‌ همچنان‌ قوّت‌ تو خواهد بود.

26 ای‌ یشورون‌ مثل‌ خدا كسی‌ نیست‌، كه‌ برای‌ مدد تو بر آسمانها سوار شود و در كبریای‌ خود برافلاك‌.

27 « خدای‌ ازلی‌ مسكن‌ توست‌ و در زیر تو بازوهای‌ جاودانی‌ است‌؛ و دشمن‌ را از حضور تو اخراج‌ كرده‌، می‌گوید هلاك‌ كن‌.

28 پس‌ اسرائیل‌ در امنیت‌ ساكن‌ خواهد شد، و چشمۀ یعقوب‌ به‌ تنهایی‌، در زمینی‌ كه‌ پر از غله‌ و شیره‌ باشد و آسمان‌ آن‌ شبنم‌ می‌ریزد.

29 خوشابه‌ حال‌ تو ای‌ اسرائیـل‌! كیست‌ ماننـد تو، ای‌ قومی‌ كه‌ از خداوند نجات‌ یافته‌اید! كه‌ او سپر نصرت‌ تو و شمشیر جاه‌ توست‌؛ و دشمنانت‌ مطیع‌ توخواهند شد. و تو بلندیهای‌ ایشان‌ را پایمال‌ خواهی‌ نمود.»

 تثنييه 34

1 و موسی‌ از عربات‌ موآب‌، به‌ كوه‌ نبو، بر قلۀ فسجه‌ كه‌ در مقابل‌ اریحاست‌ برآمد، و خداوند تمامی‌ زمین‌ را، از جلعاد تا دان‌، به‌ او نشان‌ داد.

2 و تمامی‌ نفتالی‌ و زمین‌ افرایم‌ و منسی‌ و تمامی‌ زمین‌ یهودا را تا دریای‌ مغربی‌.

3 و جنوب‌ را و میدان‌ درۀ اریحا را كه‌ شهر نخلستان‌ است‌ تا صوغر.

4 و خداوند وی‌ را گفت‌: «این‌ است‌ زمینی‌ كه‌ برای‌ ابراهیم‌ و اسحاق‌ و یعقوب‌ قسم‌ خورده‌، گفتم‌ كه‌ این‌ را به‌ ذریت‌ تو خواهم‌ داد، تو را اجازت‌ دادم‌ كه‌ به‌ چشم‌ خود آن‌ را ببینی‌ لیكن‌ به‌ آنجا عبور نخواهی‌ كرد.»

5 پس‌ موسی‌ بندۀ خداوند در آنجا به‌ زمین‌ موآب‌ برحسب‌ قول‌ خداوند مرد.

6 و او را در زمین‌ موآب‌ در مقابل‌ بیت‌فعور، در دره‌ دفن‌ كرد، و احدی‌ قبر او را تا امروز ندانسته‌ است‌.

7 و موسی‌ چون‌ وفات‌ یافت‌، صد و بیست‌ سال‌ داشت‌، و نه‌ چشمش‌ تار، و نه‌ قوتش‌ كم‌ شده‌ بود.

8 و بنی‌اسرائیل‌ برای‌ موسی‌ در عربات‌ موآب‌ سی‌ روز ماتم‌ گرفتند. پس‌ روزهای‌ ماتم‌ و نوحه‌گری‌ برای‌ موسی‌ سپری‌ گشت‌.

9 و یوشع‌ بن‌نون‌ از روح‌ حكمت‌ مملو بود، چونكه‌ موسی‌ دستهای‌ خود را بر او نهاده‌ بود. و بنی‌اسرائیل‌ او را اطاعت‌ نمودند، و برحسب‌ آنچه‌ خداوند به‌ موسی‌ امر فرموده‌ بود، عمل‌ كردند.

10 و نبـی‌ای‌ مثـل‌ موسی‌ تا بحـال‌ در اسرائیل‌برنخاسته‌ است‌ كه‌ خداوند او را روبرو شناخته‌ باشد،

11 در جمیع‌ آیات‌ و معجزاتی‌ كه‌ خداوند او را فرستاد تا آنها را در زمین‌ مصر به‌ فرعون‌ وجمیع‌ بندگانش‌ و تمامی‌ زمینش‌ بنماید،

12 و در تمامی‌ دست‌ قوی‌، و جمیع‌ آن‌ هیبت‌ عظیم‌ كه‌ موسی‌ در نظر همۀ اسرائیل‌ نمود.

 

#@#